تدوین

  • تصویر میثم ملکشاه

    میثم ملکشاه

    کارشناسی ارشد فلسفه علوم اجتماعی
بررسی وضعیت نشر کتاب در ایران

آسیب‌شناسی ارتباط مؤلف و ناشر در ایران

مسئله اصلی در این پژوهش آسیب‌شناسی وضعیت نشر در ایران با محوریت وضعیت و شرایط مؤلف است. به‌صورت مشخص گزارش حاضر به دنبال توصیف و آسیب‌شناسی ارتباط مؤلف و ناشر بوده و به دنبال پاسخ‌دهی به پرسش‌های زیر است:
- نحوه ارتباط ناشر و مؤلف در ایران چگونه است؟
- چه معضلات و آسیب‌هایی در انواع ارتباط میان مؤلف و ناشر در کشور وجود دارد؟
تصویر آسیب‌شناسی ارتباط مؤلف و ناشر در ایران

الگوهای ارتباطی مؤلف و ناشر در ایران مؤلف و نشر

چهار الگو در ایران میان مؤلف و ناشران قابل‌شناسایی و تحلیل است.

  1. الگوی سنتی ارتباط مؤلف و ناشر: در این الگو دو نوع ارتباط قابل‌بحث است. اولین گروه ناشرانی هستند که مطابق باسیاست‌های موسسه مطبوعشان و یا با برنامه‌ای مشخص با ناشران مواجه می‌شوند. (صفحه 6) گروه دوم شامل ناشرانی می‌شود که به دلایلی مانند شناخته‌شده بودن مؤلف، تابع مؤلف و آثار ایشان می‌باشند. (صفحه 7) نکته مهم در این الگو، مسئله قرارداد نشر است. در این قراردادها، ناشر طبق شرایط خاصی امتیاز انتشار کتاب را به خود اختصاص می‌دهد. این موضوع از طرقی مانند پرداخت مبلغی به مؤلف و در نظر گرفتن سهمی برای وی از فروش کتاب انجام می‌پذیرد. در طرف مقابل نیز مؤلف متعهد می‌شود که کتاب اصل است و کپی‌برداری نشده، به خود او تعلق دارد و همه امتیازات آن از آن وی است. (صفحه 9)
  2. الگوی معماران کتاب: معماران کتاب ناشرانی هستند که مدیریت تألیف را برعهده‌گرفته و نقشی محوری و تعیین‌کننده در پدید آمدن کتاب دارند. (صفحه 9) مهم‌ترین نقش و موضوع در این الگو بحث اصلاح و ویراستاری کتاب است. در این الگو ناشران از همکاری ویراستارانی باتجربه و مسلط برخوردار بوده که صاحب‌فکر، اندیشه و سلیقه هستند. (صفحه 10) در اصلاح به این عمل معماری کتاب می‌گویند. درواقع همان‌طور که مهندسان ساختمان را معماری می‌کنند، این ویراستاران را معماران کتاب گویند. نتایج این گزارش نشان می‌دهد که این الگو بهترین روش محسوب شده و نشان‌دهنده اوج بلوغ و حرفه‌ای شدن یک ناشر است. (صفحه 11)
  3. الگوی ناشر مؤلف: در این الگو مؤلف با سرمایه شخصی اقدام به نشر کتاب می‌کند. بانی اثرش می‌شود، هزینه‌های آن را به عهده می‌گیرد و کارهای مربوط به نشر را شخصاً انجام می‌دهد. (صفحه 10) این الگو مزایایی مانند حذف و کاهش برخی هزینه‌های چاپ و نشر، کاهش هزینه‌ها و ارزان‌تر شدن قیمت پشت جلد کتاب، کوتاه‌تر شدن زمان آماده‌سازی و تولید فنی-چاپی و برطرف شدن معضلات مربوط به قرارداد نشر را در پی دارد. (صفحه 10)
  4. الگوی خود ناشری یا نشر رومیزی: خود ناشری یا نشر رومیزی تحولی اطلاعاتی، رایانه‌ای و الکترونیک است که سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای دو واحد گسترده چاپ و انتشارات را کوچک و روی یک میز کار جمع کرده است. این الگو دارای برخی ویژگی‌های خاص می‌باشد. به‌عنوان نمونه محصول این الگو می‌تواند برخلاف چاپ الکترونیک، یک محصول سنتی مانند کتاب کاغذی و یا مجله باشد. از سوی دیگر نشر رومیزی می‌تواند انحصار ناشران سنتی را بشکند و فرایند چاپ و نشر کتاب را کوتاه نماید. (صفحه 11)

آسیب‌شناسی رابطه ناشر و مؤلف در ایران

آسیب‌شناسی برحسب سه محور انجام می‌پذیرد: آسیب‌شناسی الگوی سنتی رابطه ناشر-مؤلف، آسیب‌شناسی الگوی ناشر-مؤلف، آسیب‌شناسی خود ناشری.

  • عدم رعایت حقوق یکسان برای مؤلفان از طرف ناشران: این معضل به‌صورت مشخص در الگوی رابطه سنتی ناشر و مؤلف رخ می‌دهد. قراردادهای نشر میان ناشر و مؤلف یکسان نبوده و چارچوب مشخصی ندارد. این چالش در عمده موارد در عقد قراردادهای مؤلفان تازه‌کار و ناشر وجود دارد. قراردادهای نشر به‌صورت معمول طوری تنظیم می‌شود که خسارات و ضررهای احتمالی متوجه مؤلف یا مترجم است. از دیگر ویژگی‌های این قراردادها، اخذ ضمانت‌های کافی از مؤلف در خصوص اثر چاپی است. (صفحه 13) همان‌طور که مشاهده می‌شود در قراردادهای نشر عمده تمرکز بر این نکته است که ناشر متضرر نشود. البته ناشران از این نوع انعقاد قرارداد دفاع کرده و معتقدند وقتی هزینه‌های مالی و مادی چاپ یک اثر را پرداخت می‌کنند، امضای قراردادی با این مفاد امری طبیعی است. همچنین ایشان این نابرابری را نه در راستای منافع طلبی شخصی ناشران، بلکه ثمره ساختار و نظام حاکم بر بازار فروش و توزیع کتاب در کشور معرفی می‌نمایند. (صفحه 13)
  • نتایج پژوهش نشان می‌دهد که در ایران دو شیوه و روش برای پرداخت حق تألیف وجود دارد. حق تألیف مقطوع که در آن مؤلف و ناشر توافق کرده‌اند که حق تألیف به‌صورت یکجا برای یک یا چند چاپ پرداخت‌شده و این مبلغ از ابتدا مشخص و ثابت است. در اینجا مبلغ حق تألیف ارتباطی با میزان فروش کتاب ندارد. شیوه دیگر پرداخت حق تألیف به‌صورت درصدی از فروش کتاب است که به‌صورت عمده 10 الی 15 درصد از فروش کتاب را شامل شده و البته در مواردی نادر به 20 درصد هم می‌رسد. (صفحه 14)
  • معضل فقدان تخصص در الگوی مؤلف-ناشر: هرچند مورد مؤلفین به عرصه نشر و بر عهده گرفتن فرایند انتشار کتاب نکات مثبت و قابل قبولی را به‌ویژه در بحث صرفه جوی در منابع مالی و زمان به همراه دارد اما این رویکرد، حاوی نقاط ضعفی نیز می‌باشد. صنعت نشر یک تخصص محسوب می‌شود و مؤلفین به دلیل عدم آشنایی با این صنعت و مسائل کلیدی آن در برخی زمینه‌ها دچار مشکل می‌شوند. به‌طورکلی در این رویکرد دو ضعف اصلی وجود دارد. اول آنکه اصل تقسیم وظایف بر اساس تخصص‌های افراد دچار مشکل شده و مؤلف تلاش می‌کند تا در حوزه‌ای که به‌صورت معمول در تخصص وی نیست دخالت کند. دوم موضوع نیز به کیفیت انتشار آثار بازمی‌گردد، بدین معنی که وقتی هر مؤلفی با در اختیار داشتن منابع مالی بتواند خود وارد عرصه شود، در این صورت احتمال ورود آثار باکیفیت‌های پایین و فاقد استاندارد به بازار نیز بالا می‌رود.
  • عدم نظارت در الگوی خود ناشری: هرچند الگوی خود ناشری پیامدهای مثبت زیادی دارد اما در این الگو امکان نظارت مؤثر بر چاپ و نشر آثار تا حدود زیادی از دست می‌رود. (صفحه 16)

این پژوهش توسط علی عقیقی برای دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در سال 1390 تهیه شده و متن کامل آن از پیوست زیر قابل دریافت است.

283929