مقدمه
توسعۀ کشورها ارتباط تنگاتنگی با حجم و گستردگی سیستمهای تولید و انتقال آمار و اطلاعات دارد. آمار و اطلاعات قویترین ابزار جهت ارزیابی عملکرد گذشته و برنامهریزی برای آینده و یکی از عوامل اصلی سیاستگذاری و تصمیمگیری در هر سازمانی محسوب میشود. بنابراین نظام آماری و نظام برنامهریزی دو نظام در خدمت توسعه و پیشرفت هستند. بدینترتیب نمیشود به برنامهریزی فکر کرد اما به آمار نیندیشید. در گذشته رابطۀ بین آمار و فرهنگ در کشورها کمرنگ بوده است اما مطالعه و بررسی وضعیت فرهنگ در دهههای اخیر نشان میدهد اکثر کشورهای توسعهیافته و بعضاً درحالتوسعه، ویژگیهای فرهنگی خود را بهصورت کمی و در قالب اقلام و شاخصهای آماری ارائه میدهند، برای مثال یکی از شاخصهای فرهنگی مهم که بهعنوان شاخص توسعۀ فرهنگی کشورها قلمداد میشود؛ سهم بخش فرهنگ در اقتصاد است که با آمار محصولات فرهنگی صادر شده قابلمحاسبه است. اهمیت اقلام آماری در بخش فرهنگ تا جایی است که امروزه برخی از صاحبنظران فرهنگی مقولۀ جنگ فرهنگی را مطرح میکنند، عاملان این جنگ سرباز نیستند بلکه محصولات فرهنگی کشورهای پیشرفته هستند که برای مقابله با دیگر کشورها صادر میشوند لذا برای مقابله در این جنگ باید فرهنگ را به سلاح آمار تجهیز کرد تا پاسخگوی نیازهای فعلی و آیندۀ کشور در سطح ملی و بینالمللی باشد. بنابراین باتوجهبه حساسیت و اهمیت موضوع فرهنگ و تأثیر آن بر سایر جنبههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی لازم و ضروری بهنظرمیرسد نظام آمار و اطلاعات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان اصلیترین و بزرگترین متولی فرهنگ و تولیدکنندۀ آمار و اطلاعات بخش فرهنگ و هنر در کشور مورد بررسی و مداقه قرار گیرد. ازهمینرو در ابتدا اشارهای کوتاه به «برنامۀ ملی آمار کشور» بهعنوان سند توسعۀ بلندمدت بخش آمار داشته و پس از آن به بررسی وضع موجود آمار در وزارت متبوع و درنهایت به آسیبشناسی این نظام آماری پرداخته میشود.