در طول تاریخ همیشه مهاجرت بهدلایل مختلف وجود داشته؛ اما رفتهرفته بر حجم و اهمیت آن افزوده شده است و به یکی از مسائل مهم در جوامع تبدیل گردیده که جنبههای مختلف آن بهخصوص وجوه فرهنگی و اجتماعی آن نیازمند مطالعه است. کشور ما نیز همواره با پدیدۀ مهاجرت روبهرو بوده است. ناامنی کشورهای همسایه موجب شده که ایران مقصد مهاجران پرشماری باشد و همواره پذیرای چند میلیون مهاجر. نگاهی به آمار پذیرش پناهندگان کشورهای جهان نشان میدهد، ایران طی حدود چهار دهۀ گذشته همواره جزء کشورهای پناهندهپذیر بوده است. علیرغم اینکه اقدام بشردوستانۀ ایران در پناه دادن به این جمعیت ستودنی است؛ اما گذشت زمان به دنبال خود تغییر ماهیت مسئله را به همراه داشته که تغییر رویکرد و سیاستها دربارۀ این مسئله را ضروری میکند.
اکثریت مهاجران حاضر در ایران از کشور افغانستان و عراق هستند. بسیاری از عراقیها پس از بهبود اوضاع عراق برگشتند و امروز فقط چند هزار عراقی در کشور حضور دارند؛ اما تعداد افغانستانیهای حاضر در ایران همواره میلیونی بوده است و پس از فروپاشی دولت در افغانستان در تابستان سال 1400 نیز بسیاری دیگر از افغانستانیها به ایران آمدند. همین مسائل موجب شده که ایران طی دهههای متوالی میزبان چند میلیون مهاجر و پناهنده و پناهجو باشد که همگی تحتعنوان مهاجر در ایران زندگی میکنند، به این معنا که هرزمان از مهاجرین در ایران صحبت میشود، همۀ این سه گروه را شامل میشود.
امروز بیش از چهار و نیم میلیون مهاجر و پناهندۀ افغانستانی در ایران زندگی میکنند. مجموعه قوانین و سیاستهای موجود اگرچه برای تشویق مهاجران و پناهندگان به بازگشت به افغانستان و همچنین جلوگیری از مهاجرتهای بیشتر وضع شدهاند؛ اما با توجه به ماندگاری افغانستانیها در ایران، پیامد ناخواستۀ این قوانینی و سیاستها، شکلگیری جمعیتی است که در سطح پایینتری از حقوق و دسترسی به خدمات در مقایسه با شهروندان ایرانی قرار دارد و مسیرها برای جذب و ادغام آنها در کشور بهلحاظ قانونی مسدود است. بهنظرمیرسد هرچه از زمان حضور این پناهندگان بیشتر میگذرد، ابعاد این مسئله به حدی درحالافزایش است که نادیدهگرفتن آن در سیاستگذاریهای آتی پیامدهای خسارتباری به همراه دارد. با توجه به شرایط دشوار اقتصادی افغانستان و تداوم تفاوت سطح استاندارد زندگی در دو کشور بهنظرمیرسد وقت آن رسیده است که دو پدیدۀ «مهاجرت به ایران» و «مهاجران در ایران» بهعنوان امری بلندمدت و نه مقطعی درنظرگرفته شوند (نصر اصفهانی، 1394).
ازآنجاکه «نگاه موقتی» به مهاجران افغانستانی و وضعیت محرومیت برای آنان و فرزندان ایشان میتواند زمینهساز آسیبهای سیاسی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی باشد، پاسخ به این پرسش ضروری است که «آیا سیاستها و قوانین موجود دربارۀ حضور افغانستانیها در ایران مانند قبل ادامه یابد یا میتوان و میباید در آنها تجدیدنظر کرد؟» سیاستها و قوانین موجود با رویکرد موقتی و گذرا بودن حضور افغانستانیها در ایران و با هدف تشویق آنها به بازگشت به افغانستان و جلوگیری از مهاجرتهای بیشتر وضع شدهاند، بههمیندلیل آنان از بسیاری از فرصتها و خدمات و امکانات شهروندی محروم هستند. آنها نمیتوانند حقوق شهروندی ایران یا اقامت دائمی داشته باشند و تحت شرایط محدودشدۀ اقامتی زندگی میکنند (اصفهانی، 1399). این محرومیت از حقوق شهروندی تا جایی پیش میرود که تابعیت مادرانه (تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زن ایرانی و مرد افغانستانی) را سالهای سال در حالت تعلیق نگه داشته است (تکاوران 2، 1402). این مهاجران از بسیاری از مؤلفههای سیاستگذاری اجتماعی ازجمله طرحهای حمایتی محروم هستند. علاوهبرآنکه سیاستهای مهاجرت و اشتغال در ایران، تاحدزیادی مانع تحرک اجتماعی آنها میشود. یکی از جنبههای فقر شهری در ایران، فقر مسکن است که بهدلیل سیاستهای نامناسب و شکستخوردۀ مسکن و تداوم پیگیری آنها طی دهههای گذشته، پیوسته فقر مسکن افزایش یافته است. بیش از نیمی از مردم ایران مالک املاکشان هستند که این فقر آنها را کاهش میدهد؛ اما افغانستانیها این حق را ندارند و همین مسئله مشکلات زیادی مثل گسترش اسکان غیررسمی ایجاد میکند.
درحالحاضر وقت آن است که دو پدیدۀ «مهاجرت افغانستانیها به ایران» و «مهاجران افغانستانی در ایران» بهعنوان امری بلندمدت و نه مقطعی و مسئلۀ ایرانی و نه بیرونی درنظرگرفته شوند و جامعه و دولت ایران خود را برای مهاجرت بیشتر و حضور بلندمدت مهاجران آماده کند. ازآنجاکه حضور درازمدت افغانستانیها در ایران، قطعی است و ازآنجاکه نگاه موقتی و وضعیت محرومیت برای آنان و فرزندان ایشان میتواند زمینهساز آسیبهای سیاسیامنیتی و اجتماعیفرهنگی باشد، لذا وقت آن است که سیاستها و قوانین دربارۀ افغانستانیها در ایران موردبازنگری و تجدیدنظر قرار گیرد، بهویژه آنکه اشتراکات دیرین فرهنگی و مذهبی دو ملت میتواند تسهیلکنندۀ این تغییر سیاست باشد. گزارش حاضر سعی دارد تاریخچۀ حضور و وضعیت مهاجرین در ایران را بیان کند و برایناساس پیشنهادهایی در حوزۀ قانونی و اداری و اجتماعی و فرهنگی برای بهبود وضع موجود افغانستانیها در ایران ارائه دهد. برای تدوین سیاستها و قوانین جدید نیاز به اطلاعات جامع و دقیق از وضعیت افغانستانیها در ایران وجود دارد که در این زمینه تحقیقات جدی انجام شده است و میتوان از آن تحقیقات و پژوهشگران آنها در تدوین سیاستهای جدید استفاده کرد.