با وجود اینکه ایران در حوزۀ سینما در سطح جهانی مطرح است، اما در داخل ایران پژوهشهایی که مخاطبشناسی و سنجش و بررسی ذائقه سینمایی کرده باشند، عمری دراز ندارند. مقولۀ ذائقۀ سینمایی (فیلم و سریال) در پیمایش و پژوهشهای مختلف در قالب پرسشهایی کمابیش یکسان دربارۀ انتخابها، علائق، گرایشها، آگاهی و اطلاعات پاسخگویان و نظایر آن سنجیده میشود. حتی در پیمایشهای جهانی نیز پرسشها در همین حال و هوا و فضای مفهومی طرح میشوند. اما طبعاً جهتگیری اصلی و تأکیدها و چشمداشتهای نظری هر پژوهش برآمده از (و یا متناسب با) چارچوب مفهومی آن پژوهش است. بخشی از مطالعات اجتماعی حوزۀ سینما متأثر از کار بوردیو در کتاب تمایز، در پی این تحلیل است که آیا میان فیلم دیدن و سریال دیدن با فضای اجتماعی مخاطبان نوعی هومولوژی وجود دارد و ذائقۀ فرهنگی (در اینجا مشخصاً «ذائقۀ سینمایی») پاسخگویان را باید با توجه به موقعیت اجتماعی آنان تحلیل کرد؟ در پیمایشهای متأثر از رویکرد بوردیو، فضای اجتماعی عمدتاً بر اساس پرسشهایی دربارۀ موقعیت شغلی، درآمد، تحصیلات و گاه سن و جنسیت و ترکیب آنها سنجیده میشود. در پیمایشهای داخلی هم همین متغیرها سنجیده میشوند. البته برخی معتقدند که این نه موقعیت اجتماعی بلکه ارزشهای بازار است که تعیینکنندۀ سلیقه سینمایی در جهان امروز است: «برخی محققان بر این نظرند که در ایران امروز فرهنگ چیزی جز گیشۀ فرهنگ نیست و ازجمله در حیطۀ سینما نیز هم پدیدآورندگان آثار سینمایی (تولیدکننده و کارگردان) و هم مخاطبانْ ارزشهای بازار را به مامی پذیرفتهاند. حتی اگر این برداشت را اغراقآمیز بدانیم باز هم تردیدی نیست که مؤلفۀ اقتصاد بازار در قیاس با دو یا سه دهۀ پیش نقش بسیار مهمتری در «مصرف سینمایی» ایرانیان بازی میکند و توجه به آن برای پرهیز از نگاههای کلیشهای به ذائقۀ سینمایی ایرانیان ضروری است.» (پیمایش ملی سنجش ذائقه سینمایی ایرانیان، 1400).
اما علاوه بر موقعیت اجتماعی، ارزشهای بازار و همچنین سوگیریهای ایدئولوژیک، عامل مؤثر دیگر در سلیقه سینمایی، گسترش تکنولوژیهای ارتباطی است. مصرف فیلم و سینما در ایران متأثر از گسترش رسانههای دیجیتال و گسترش شبکههای ماهوارهای تا حد زیادی دگرگون شده است. علاوه بر فیلمها و سریالهای داخلی که پیشتر بخش اصلی مصرف مخاطب ایرانی را در اختیار داشتند، سریالهای شبکۀ نمایش خانگی، فیلمها و سریالهای غربی، و سریالهای ترکیهای و کرهای و... در سبد مصرف مخاطب ایرانی قرار گرفتهاند. از این نظر، شناخت الگوهای تازۀ فیلم و سریال دیدن، چه ابزارها و مدیومهای آن و چه گرایشهای مخاطبان، اهمیت دارد» (پیشین). این پیمایشها و پژوهشها در پی این بودهاند جایگاه فیلم و سریال در زندگی روزمرۀ مردم و ترجیحها / سلیقههای سینمایی مردم و تمایز میان ذائقۀ نخبه / غیرنخبه در پاسخگویان و... چگونه بوده است. در ادامه پنج مورد از این تحقیقات بهطور اجمالی معرفی میشود.
- سازمان سینمایی کشور، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات (1400) پیمایش ملی سنجش ذائقه سینمایی ایرانیان: مجریان و عوامل طرح: فاطمه فلاح، محمد رضایی
پیمایش ملی سنجش ذائقه سینمایی ایرانیان به سفارش سازمان سینمایی کشور در تابستان 1400 با تعداد نمونه 5339 نفر و در گستره ملی توسط پژوهشکدۀ فرهنگ در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات اجرا شده است. به گفته متولیان پیمایش مذکور: «یکی از دلایلی طراحی پیمایش مزبور این بود که سینمای ایران علیرغم شهرت جهانیاش، فاقد دادههای منسجم و دقیقی در خصوص مخاطبان اصلی خویش است و بدیهی است که این فقدان، امکانِ گفتمانی کردن مسئله مخاطب سینمای ایران را از آن سلب مینماید. از این رو از طریق این پیماش مترصد فراهم نمودن دادههای معتبر و در مقیاس ملی، برای پژوهشگران سینما بودیم تا از رهگذر تحلیل دادههای آن، به شناخت دقیقتر مخاطبان سینمای ایران نائل آییم». یکی از اهداف این پیمایش سنجش دلالتهای سیاسی و ایدئولوژیک تماشای فیلم و سریال بوده است. یافتههای پیمایش نشان میدهد که نیمی از پاسخگویان (50.3 درصد) اظهار داشتهاند که روزی یک یا چند فیلم یا سریال تماشا میکنند. در مقابل نزدیک 18.3 درصد گفتهاند هرگز فیلم نمیبینند یا حداکثر سالی یک فیلم میبینند. میزان تماشای فیلم در میان پاسخگویان از هفتهای تا سالی چند بار متغیر است. یافته مهم دیگر این است که تماشای فیلم و سریال از طریق تلویزیون ایران، بیشترین فراوانی را نسبت به دیگر روشها دارد، بعدازآن به ترتیب؛ دانلود از اینترنت و ماهواره راههای مورداستفاده پاسخگویان برای تماشای فیلم و سریال است. همانطور که در جدول دیده میشود، خرید سی دی و دیویدی فیلم، امانت گرفتن از دوستان و آرشیو فیلمهای شخصی مواردی است که کمتر از دیگر روشها، برای تماشای فیلم و سریال انتخاب شده است.
- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان سینمایی، معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی (1397) «بررسی ذائقه سینمایی مردم در کشور: با تأکید بر کسانی که به سینما نمیروند». مجریان طرح: اکبرزادۀ جهرمی، سیدجمال الدین و همکاران
این تحقیق با هدف آگاهی از ذائقه سینمایی افراد بالای 15 سال کشور و مطالعه دلایل رفتن یا نرفتن آنها به سینما پیمایشی با تعداد نمونه 2117 نفر از شهروندان استانهای دارای سینما بهصورت تلفنی انجام داده است. نتایج آن نشان داد 65 درصد پاسخگویان یا اصلاً سینما نرفتند یا خیلی وقت است که از رفتن آنها به سینما گذشته است. از این میان 82.4 درصد بدون رفتن به سینما فیلم میبینند و 12 درصد از کل افراد اصلاً اهل دیدن فیلم نیستند. فیلمهای کمدی و خانوادگی از علاقهمندیهای افراد سینمارو بوده است.
- کیا علیاصغر و سعید شاهحسینی (1394) «سینمای ایران مخاطب، نیازهای فردی و اجتماعی»، فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی.
کیا و شاهحسینی (1390) نیز پژوهشی با هدف شناخت رابطه نیازهای فردی و اجتماعی مخاطب سینمای ایران با میزان استفاده او از این سینما انجام دادهاند. روش این پژوهش، پیمایش بوده است که سعی کرده بر اساس نظریهها و مفاهیم مرتبط با مخاطب فعال و استفاده و رضامندی، به این سؤال اساسی پاسخ دهد که چه رابطهای بین استفاده از سینما برای رفع نیازهای فردی و اجتماعی و میزان استفاده از سینما وجود دارد؟ جمعیت آماری، مخاطبان سینما در شهر تهران در سال 1390 بوده است. نتایج حاصله حکایت از این دارد که مخاطبان چون پاسخ نیازهای فردی و اجتماعی خود را در سینمای ایران نیافتهاند از این سینما برای رفع این نیازها استفاده اندکی میکنند؛ بهجز در مواردی که استفاده ایشان از سینما نه محتوایی که فراگردی بوده است و نهایت این که وضعیت مخاطب سینمای ایران، بیشتر رویگردانی است تا استفاده.
- ضامنی، داود و رضا ابراهیمزاده دستجردی (1394) « شناسایی مؤلفههای ترغیبکننده مخاطب برای رفتن به سینما و ارائه مدل بر اساس روش آمیخته»، مطالعه فرهنگ ارتباطات، شماره 30
ضامنی و ابراهیمی دستجردی (1394) نیز با هدف شناسایی مؤلفههای ترغیب مخاطب بزرگسال برای رفتن به سینما انجام دادند. روش تحقیق بر اساس الگوی کرسول در دو بخش کیفی و کمّی تنظیم شده است. جمعیت آماری در بخش کیفی مدیران ارشد سینمایی، کارگردانان، تهیهکنندگان، منتقدین، بازیگران، اساتید جامعهشناسی و روانشناسی اجتماعی و مخاطبان حرفهای سینما بودند و در بخش کمّی نیز با روش نمونهگیری سهمیهای 1031 نفر از شهروندان تهرانی از بین 43 سینما انتخاب که میان آنها پرسشنامه توزیع شد نتایج این مطالعه نشان داد میتوان به ابعاد فردی و روانشناختی، اقتصادی، محیطی و فرهنگی، سیاستگذاری و برنامهریزی، ویژگیهای فیلم خوب و سینمای مطلوب بهعنوان مؤلفههای ترغیب مخاطب بزرگسال برای رفتن به سینما اشاره کرد. همچنین در کنار تولید فیلم خوب، توجه به نیازهای ارضانشده مخاطب میتواند در ترغیب مخاطب به سینما تأثیرگذار باشد.
- مهرداد کاظمیان، قربانعلی ابراهیمی، زهرا همتی (1394) بررسی وضعیت ذائقه سینمایی شهروندان: مطالعه موردی شهر مشهد. مجله جامعه شناسی هنر و ادبیات، دورۀ 7، شماره 1
این تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه و به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای در بین ۴۱۰ نفر از شهروندان شهر مشهد انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد میانگین تماشای فیلم سینمایی در بین شهروندان پنج ساعت و نه دقیقه در هفته است. میانگین ارزش هنری ذائقه سینمایی ۵ /۶۹ درصد افراد در حد متوسط و پایینتر از متوسط است. نتایج پژوهش نشان میدهد اولاً، استقبال زیاد تماشاگران از یک فیلم یا کارگردان حتماً نشاندهنده ارزش هنری بالای آن فیلم یا کارگردان نیست؛ ثانیاً، اعمال ممیزی برای بعضی از فیلمها و توقیف برخی از آنها حتماً موجب استقبال کم تماشاگران نمیشود؛ ثالثاً، در استقبال تماشاگران از یک فیلم یا فروش آن در گیشه عوامل دیگری نیز، غیر از ارزش هنری آنها، مؤثر است.