مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری با بهرهگیری از شبکۀ تحلیلگران فرهنگی و هنری و منتقدین سینما، سیاستگذاری جشنوارۀ فیلم فجر را در کانون بررسیهای راهبردی خود در عرصۀ هنر قرار داده و از منظری سیاستگذارانه به تحلیل و بررسی فیلمهای نمایش داده شده در این جشنواره و کلّیت آن پرداخته است. واقعیت این است که تحلیل «فیلمهای سینمایی» در یک دورۀ خاص اگر همراه با مشاهدات میدانی، پیمایشها و مصاحبهها، ادبیات و فیلمهای مستند، انجام شود، دادههای مهمی برای شناخت واقعیتهای جامعه در اختیار قرار میدهد؛ امری که در سالیان اخیر کمتر موردتوجه سیاستگذاران بوده است. در این گزارش سیوهشتمین جشنوارۀ فیلم فجر و روایت سینماگران از جامعۀ ایرانی برای اهداف سیاستگذارانه موردمطالعه قرار گرفته شده و سه سؤال اصلی موردجستوجوی تیم پژوهش بوده است:
از منظر سینماگران ایرانی: ایران امروز چگونه است؟ چرا ایران اینگونه است؟ چگونه باید آن را تغییر داد؟
طبیعی است که سینماگران در فرایند ساخت و نمایش فیلمهای خود لزوماً و بهطورآگاهانه به سؤالات بالا فکر نکردهاند، اما روایت آنها از وقایع، دغدغۀ شخصیتها، انتخاب میزانسنها و پایانبندی فیلمها همه از «نوع مواجهۀ سینماگران» با «صورت مسئلۀ زیباشناختی و جامعهشناختی» که خود طرح کردهاند، خبر میدهد. پاسخ به سه پرسش فوق با مطالعۀ 28فیلم اکران شده در جشنوارۀ فجر، به شرح ذیل است:
- ایران امروز چگونه است؟
انعکاس سینما از ایران جامعهای آغشته به «آسیبهای اجتماعی» مختلف است، جایگاه «مذهب»، «اعتماد» و «سرمایۀ اجتماعی» در آن روبهافول است، «اقشار در حاشیه» تحتفشار هستند و هم جامعه و هم سیاستمداران، «قمارهای سیاسی و اجتماعی» را به «تولید اقتصادی باثبات» ترجیح میدهند. شکاف عمیق بین «الگوهای فرهنگی موردحمایت عموم جامعه» و «الگوهای فرهنگی موردحمایت نظام سیاسی» وجود دارد. «امید» برای بهبود وضعیت در آینده اندک است و بهدلیل ضعف و ناکارآمدی نهادهای حقوقی و قانونی، اشخاص خود را نسبت به تعیین سرنوشت مسئول میدانند و در صورت لزوم ترجیح میدهند خود نسبت به اصلاح شرایط اقدام کنند.
- چرا ایران اینگونه است؟
از نگاه سینما، وضعیت حکمرانی مقصر شرایط است، گویی حکمرانان به استناد فیلم «خون شد» مسعود کیمیایی، سند خانه را از آن خود کردهاند و نظام اجتماعی و معرفتی موردحمایت آنان پاسخگوی ناهنجارهای کنونی نیست. شیوۀ حکمرانی مسلط، در بسط اخلاق و حفظ سلامت آسیبدیدگان فیزیکی و روانی ناموفق است و ناهنجاری اقتصادی جامعه را بهسمت مخدرها سوق داده و گونههای مختلف استبداد، مخصوصاً استبداد فرهنگی، اعتماد عمومی را خدشهدار کرده و نوعی ناشنوایی جمعی پدید آورده است. بررسی شاخصهایی چون حاکمیت قانون، اثربخشی و کارآیی، پاسخگویی، کیفیت قوانین و مقررات تنظیمی و مشخصاً کنترل فساد بیانگر آن است که از منظر اغلب فیلمهای اکرانشده، «کیفیت نازل حکمرانی» و «ضعفهای نظام حکمرانی» علّت اصلی تصویر ناخوشایندی است که از ایران در جشنوارۀ سیوهشتم ارائه شده است.
- چگونه میتوان ایران را تغییر داد؟
«اعتراض و انتقام از شرایط بدون هیچ پشتوانۀ معرفتی مشخص» درعینحال «توجه نظام سیاسی به آخرین تلاشهای معترضین جامعۀ ایرانی برای بیان اعتراضهای خود در چارچوب ساختارهای موجود و خطر خارجشدن این اعتراضها از ساختار کنونی»، «بازنگری دربارۀ جایگاه دین در سیاست رسمی»، «هشدار نسبت به نفوذ نیروهای بیگانه در عالیترین سطوح نظام سیاسی»، «مبارزه با جزمگرایی اعتقادی و اعتنا به تکثر فرهنگی»، «رجوع به نوعی عرفان عرفی در غیبت مذهب رهاییبخش»، «شکستن هنجارهای اجتماعی» و «ترجیح هویتهای خرد و یا جهانی بر فرهنگ ملّی» از پیشنهادهایی است که فیلمها در لابلای متون فرهنگی خود برای «اصلاح» شرایط تجویز کردهاند.
در این گزارش بعد از طرح مختصر چارچوب نظری برای مطالعۀ فیلمها، تحلیل مضمونی فیلمها به تفکیک هر فیلم آمده است. پس از تحلیل مضمونی تکتک فیلمها، مؤلفههای سازندۀ تصویر ایران در مجموع فیلمهای جشنوارۀ فجر 1398، ذیل عناوین «مذهب»، «حاکمیت مرکزی»، «آسیبهای اجتماعی»، «تابوهای اجتماعی (نامتعارفها)»، «گسست نسلی»، «اعتراض»، «امید»، «زنان»، «فضای مجازی»، «هویتهای محلی»، «فرایندهای جهانی»، «محورهای غایب»، توصیف و تشریح میشود. در پایان نیز گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک از جشنوارۀ فیلم فجر 1398، ذیل سه عنوان «وضعیت حکمرانی»، «وضعیت سرمایۀ اجتماعی» و «فرهنگ عمومی و سیاست رسمی» جمعبندی شده و تأمل دربارۀ آن به سیاستگذاران پیشنهاد میشود.