مقدمه
تحولات اجتماعی- فرهنگی در جوامع معاصر تغییراتی در سـبک و روش مصـرفی انسـان ها بـه وجود آورده و مصرف سینما نیز از این تغییر و تحولات مصون نمانده است. بـا آغاز سیطرة تلویزیون و بعدها اختراع وسایل الکترونیکی نوظهـور، میـزان و نـوع مصـرف محصـولات سینمایی تغییر یافت و صورتهای مصرفی تازه یا را برای فیلمهای سینمایی به ارمغـان آورده اسـت. اما با وجود پیدایش و توسعة اَشکال متنوع وسایل ارتبـاطی و صـنایع مختلـف سـرگرمی، طـی قرن گذشته، حجم تولیدات سینمایی و شمار سالن های سینما در سطح جهان همواره رو بـه افـزایش بوده است و، بر اساس بررسی ها و تخمین های مراکز تخصصی، این رونـد همچنـان ادامـه خواهـد داشـت.
زمانی «مصرف» در زمره موضوعهای مورد مطالعة اصحاب علوم اقتصادی بود ولی در دهههای اخیر از مباحثی به شمار می رود که جایگاه چشمگیری در عرصه مطالعات اجتماعی و فرهنگی پیدا کرده است. اهمیت فزاینده مصرف به دلیل نقشی است که در زندگی روزمره افراد و در ساختارهای اجتماعی جوامع ایفا می کند.
مصرف در پایان قرن بیستم به واقعیتی چند بعدی تبدیل شد که در کنار ابعاد و الزامهای اقتصادی ، معانی فرهنگی و الزامهای اجتماعی بسیاری با خود دارد. اساسا مصرف مدرن بیش از اینکه مبتنی بر «نیاز» باشد ، بر اساس «میل» است. از این رو ، هسته اصلی مصرف بیشتر جنبه اجتماعی و فرهنگی دارد تا اقتصادی.
در وضعیت فعلی سینمای ایران که بر اساس آمارهای فروش و شواهد موجود حکایت از کاهش چشمگیر تعداد تماشاگران سینما دارد، علاوه بر شناسایی عوامل موثر بر تمایل تماشاگران به دیدن فیلمهای سینمایی در سالنهای سینما، شناسایی سلایق و ذائقههای مخاطب و تولید فیلمهایی همسو با آن از زمره عواملی هستند که می تواند باعث جذب تماشاگران به فیلمهای سینمایی شود و چرخه اقتصادی این هنر- صنعت را در کنار سایر عوامل فعالتر نماید. مواردی که پژوهش حاضر سعی دارد آن را بررسی نماید.
یافتهها
آگاهی از ذائقه سینمایی افراد ١۵ سال به بالای کشور و بررسی دلایل رفتن یا نرفتن آنها به سینما با ٢١١٧ نفر از شهروندان استانهایی که دارای سینما بودهاند مصاحبه تلفنی توسط پرسشگران آموزش دیده و با انتخاب اتفاقی شماره تلفن ثابت خانوار به عمل آمده است که اهم نتایج به شرح ذیل است.
ﺑﻪ ﻃﻮر کلی 65 درﺻﺪ ﭘﺎﺳﺨﮕویان یا اﺻﻼً سینما ﻧﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ یا خیلی وﻗﺖ از آﺧرین ﺑﺎری کﻪ سینما رﻓﺘﻪاﻧﺪ ﮔﺬﺷﺘﻪ اﺳﺖ. از این 65 درﺻﺪ یا 1377 ﻧﻔﺮی که سینما نمیروﻧﺪ، 1134 ﻧﻔﺮ آنﻫﺎ فیلم میبینند که این اﻓﺮاد در این تحقیق ﮔﺮوه «ﺑﺪون رﻓﺘﻦ ﺑﻪ سینما فیلم میبینند» ﻧﺎمیده میشوند. 12 درﺻﺪ یا 243 ﻧﻔﺮ از کل ﻣﺸﺎرکتکنندگان در این تحقیق اﺻﻼً اﻫﻞ فیلم دیدن نیستند. که این اﻓﺮاد نیز در ﮔﺮوه «فیلم نمیبینند» ﺟﺎی میگیرند.
ﺗﻘریبا نیمی از ﮔﺮوهی که ﺑﻪ «سینما میروند»، یعنی 44 درﺻﺪ آنﻫﺎ، یکی از گزینهﻫﺎی اﻧﺘﺨﺎب فیلم، ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع آن اﺳﺖ. 28.9 درﺻﺪ ﭘﺎﺳﺨﮕویان «ﮔﺮوهی که به سینما میروند» یکی از دلایل اﻧﺘﺨﺎب فیلم را ﺑﺎزی «ﻫﻨﺮپیشه ﻣﻮرد ﻋﻼﻗﻪ» ﻋﻨﻮان کردهاﻧﺪ، کارگردان فیلم از ﻧﻈﺮ 19.5 درﺻﺪ اﻓﺮادی که ﺑﻪ سینما میروند، یکی از ﻣﻼکﻫﺎی ﻣﻬﻢ در اﻧﺘﺨﺎب فیلم اﺳﺖ. بیش از نیمی از اﻓﺮادی که ﺑﺪون سینما رﻓﺘﻦ فیلم میبینند فیلم را ﺧﺎﻃﺮ میزان ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع آن اﻧﺘﺨﺎب میکنند و ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ کسانی که سینما میروﻧﺪ اﻫمیت کمتری ﺑﻪ ﺗﻮصیه دوﺳﺘﺎن آﺷﻨﺎیان میدﻫﻨﺪ. در زمینه ﻣﻼک ﺑﻮدن ﺑﺎزی ﻫﻨﺮپیشهﻫﺎ ﺗﻘﺮیبا ﻫﺮ دو ﮔﺮوه ﻧﻈﺮ یکسانی دارﻧﺪ. اﻫمیت کارﮔﺮدان، ﻧﻘﺪ فیلم و ﺗﺒلیغات ﻫﻢ ﺑﺮای اﻓﺮادی که ﺑﻪ سینما نمیروند در ﻣﻘﺎیسه ﺑﺎ اﻓﺮادی که ﺑﻪ سینما میروﻧﺪ در اﻧﺘﺨﺎب فیلم، اﻫمیت خیلی کمتری دارد.
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اینکه در ﺟﺪول ﺑﺎﻻ 47.7 درﺻﺪ کﺴﺎنی که ﺑﻪ سینما می روﻧﺪ، بیان کردهاﻧﺪ که ﺑﻪ فیلمﻫﺎی کمدی و ﺷﺎد ﻋﻼﻗﻪ بیشتری دارﻧﺪ و 43.6 درﺻﺪ نیز ﺑﻪ فیلمﻫﺎی ﺧﺎﻧﻮادگی ﻋﻼﻗﻪ زیادی دارﻧﺪ ولی ﻓﻘﻂ 28.8 درﺻﺪ اﻓﺮادی که «ﺑﺪون رﻓﺘﻦ ﺑﻪ سینما فیلم میبینند» ﺑﻪ فیلمﻫﺎی کمدی و ﺷﺎد ﻋﻼﻗﻪ دارﻧﺪ یعنی درﺻﺪ ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻪ فیلمﻫﺎی کمدی و ﺷﺎد در ﮔﺮوهی که ﺑﻪ سینما میروند دو ﺑﺮاﺑﺮ درﺻﺪ ﮔﺮوهی اﺳﺖ کﻪ «ﺑﺪون رﻓﺘﻦ ﺑﻪ سینما فیلم می بینند» و اﻓﺮادی که اﺻﻼ فیلم نمیبینند ﺑﻪ فیلمﻫﺎی ﺧﺎﻧﻮادﮔی و کمدی ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
ﺗﻔﺎوتی بین زنﻫﺎ و ﻣﺮدﻫﺎ در فیلم دیدن و سینما رﻓﺘﻦ دیده نمیﺷﻮد. ولیﻣﺘﺎﻫﻼن در ﻣﻘﺎیسه ﺑﺎ ﻣﺠﺮدﻫﺎ کمتر ﺑﻪ سینما میروند و کمتر فیلم میبینند. ﺷﺎﻏﻞﻫﺎ در ﻣﻘﺎیسه ﺑﺎ غیرﺷﺎﻏﻼن بیشتر ﺑﻪ سینما میروﻧﺪ. و اینﮔﻮﻧﻪ میتوان تحلیل کرد که سرکار رﻓﺘﻦ نمیتواند ﺑﻪ دلیل کمبود وﻗﺖ ﺳﺪی ﺑﺮای سینما رﻓﺘﻦ ﺑﺎﺷﺪ. در ﻋﻮض دﻻیل دیگری ﻣﺎﻧﻨﺪ وضعیت اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﻬﺘﺮ و یا ﻓﺸﺎرﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎعی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ارزش ﺑﻮدن سینما رﻓﺘﻦ بین همکاران میتواند از دلایل این ﺑﺎﺷﺪ که ﺷﺎﻏﻞﻫﺎ در ﻣﻘﺎیسه ﺑﺎ غیرﺷﺎﻏﻼن بیشتر ﺑﻪ سینما میروند. این ﻣﻮﺿﻮع را میتوان در راﺑﻄﻪ بین فیلم دیدن و وضعیت اﺷﺘﻐﺎل ﺑﻬﺘﺮ دید. ﺑﺮﺧﻼف نتیجه ﻗﺒﻞ، درﺻﺪ غیرﺷﺎﻏﻞﻫﺎیی که فیلم میبینند بیشتر از ﺷﺎﻏﻞﻫﺎ اﺳﺖ. و اﻓﺮاد کمی یعنی 10 درﺻﺪ از غیرﺷﺎﻏﻞﻫﺎ اﺻﻼً فیلم نمیینند. 54 درﺻﺪ کسانی که ﺑﺪون سینما رﻓﺘﻦ فیلم میبینند غیرﺷﺎﻏﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ، که ﻧﺸﺎن میدﻫﺪ دلیل اینکه ﺷﺎﻏﻞﻫﺎ در ﻣﻘﺎیسه ﺑﺎ غیرﺷﺎﻏﻞﻫﺎ بیشتر سینما میروند، ﻋﻼﻗﻪ بیشتر ﺑﻪ فیلم دیدن، نیست ﭼﺮا که ﺑﺎ کنترل متغیر دیدن فیلم ﺑﺎ وضعیت اﺷﺘﻐﺎل دیدیم که غیرﺷﺎﻏﻞﻫﺎ بیشتر از ﺷﺎﻏﻞﻫﺎ فیلم میبینند.