-
امیر مسعود شهرام نیا
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان -
مرضیه چلمقانی
دکتری علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
هنر پدیدۀ پیچیدهای است که دارای جنبههای مختلف است. با هر نوع نگرش به یکی از جنبههای هنر، نوع خاصی از مطالعه و روشهای مطابق با آن بهوجود میآید. یکی از این نگرشها، نگرش جامعهشناختی به هنر است. جامعهشناسی هنر در جستوجوی تأثیرات اجتماعی بر هنر است. سیاستگذاری فرهنگی بر ارادۀ دولت در ایجاد یا تحکیم یا تغییر مقررات و تنظیمات در عرصۀ فرهنگ معطوف است. براساس نوع ساخت سیاسی و میزان مداخلۀ دولت در این عرصه دو نقش «تصدیگری» و «نظارت» برای دولت متصور است. براساس رویکرد انتقادی جامعهشناسی هنر، هنر زمانی قادر به انجام کارکرد اصلی خود یعنی کارویژه انتقادی است که وجهی مستقل به وجود بگیرد. بدینترتیب با رویکرد انتقادی به هنر از خلال نگرش جامعهشناختی به مسئلۀ سیاستگذاری فرهنگی، مقالۀ حاضر در پی بررسی نقش و تأثیر دولت بر مسئلۀ فرهنگ و هنر در گفتمان اصلاحطلبی ایران پس از انقلاب اسلامی در سالهای 1376 تا 1384 است.