ابراهیم حاجیانی در مرداد ماه 1400 نقدی با عنوان «تمرکز بر هویت ملّی» بر گزارش پژوهشی «جامعه، دولت و ایدۀ شکاف قومی در ایران» نوشتۀ هادی سلیمانی قرهگل نوشت که در اینجا آورده میشود.
جنگ روسیه و اوکراین فرصتی است برای تأمل در مباحث فرهنگ و امنیت فرهنگی که میتواند برای کشور ما نیز مفید باشد. یادداشت «جنگ روسیه و اوکراین، فرصتی برای ارتقای امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» نوشتۀ حسین تدین به این موضوع میپردازد.
شاخصها بهعنوان ابزار حکمرانی جهانی، پدیدههای تجربی را کمّی و ساده کرده و به درک بهتر واقعیتهای پیچیده کمک میکنند. شاخصها همچنین برای سنجش و ارزیابی بسیاری از جنبههای حکمرانی جهانی، مانند اقدامات حکومتها، تحولات خاص سیاستها یا نهادهای بینالمللی، ضروری هستند. شاخصهای کلان و شاخصهای ترکیبی برای توصیف و سنجش مفاهیم چند بعدی مانند توسعه پایدار، حکمرانی، رفاه و بهزیستی انسانی و رقابت پذیری، و همچنین عملکرد دولتها، سازمانهای بینالمللی یا منطقهای و حوزههای مختلف اجرای سیاستها استفاده میشوند. بنابراین، این سنجشها اغلب ارتباط نزدیکی با قضاوتها و نسخههای خطمشی دارند و ممکن است به ابزاری برای اندازهگیری و تعیین استاندارد تبدیل شوند.
بهنظرمیرسد وضعیت عدالت در ایران و پنداشت افراد از وجود آن تبدیل به امری مسئلهساز شده است. نظام سیاسی حاکم بهاندازۀ کافی از موضوع «عدالت» هزینه کرده اما از نگاه مردم دستاورد آن در این زمینه چشمگیر نیست. ازاینرو اعتماد چندانی به تحقق آن از سوی ساختار سیاسی کنونی ندارند. این استدلال را میتوان بر مبنای پژوهشهای انجامشده، موردبررسی و ارزیابی قرار داد. بنابراین سؤال نوشتار حاضر این است که امروزه وضعیت عدالت و پنداشت ایرانیان از عدالت چگونه است؟ چه اثراتی بر جامعه دارد و راههای برونرفت از این وضعیت کدامند؟
سخنان و توضیحات رئیسجمهور و سایر اعضای هیئت دولت و نیز دیگر مسئولان گاهی گوش شنوایی در جامعه پیدا نمیکند یا در حدّ انتظار دولتمردان شنیده نمیشود. چرا چنین است؟ هنوز دیرزمانی نگذشته است از روزهای تبلیغات انتخاباتی که مردم از سخنان مهیّج رئیس جمهور به شوق میآمدند و همراهی و همدلیشان را به بانگ بلند ابراز میکردند. آیا نگرانی و ابهامی که بر فضای کشور مستولی گشته است، همچون مانعی برای ارتباط دولت و مردم عمل میکند؟ این گفتار میکوشد از نظرگاه برخی مفاهیم اجتماعی بر این موضوع تأمل کند.
در سالهای اخیر کمیّت و کیفیت دینداری ایران محل نزاع محققان بوده است. پژوهشکده فرهنگِ پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در سال 1397، مناظرهای دربارۀ این موضوع میان دکتر محمدرضا طالبان و دکتر حسن محدثی ترتیب داد. دکتر محدثی گزارشی کتبی از این مناظره ارائه کرد. پس از آن، دکتر محمدرضا پویافر با افزودن شواهد و تحلیلهایی این گزارش را بازنویسی کرد. متن نهایی همان زمان در نسخههای محدودی منتشر شد و اکنون به شکل عمومی بازنشر میشود. بدیهی است که باتوجهبه زمان تدوین متن، همۀ شواهد و دادههای تجربیِ مورداستناد در این گزارش به پیش از سال 1397 تعلق دارند.
این مقاله به نقد و ارزیابی نتایج طرح ملی «سنجش سرمایۀ اجتماعی» که در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و با مدیریت علمی میرطاهر موسوی در سال 1385 انجام شده؛ پرداخته است. این مقاله پیشتر در کتاب: جواهری، فاطمه (1400) «تحلیلی نقادانه از پیمایشهای ملی در ایران»، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، منتشر شده است.
تاکنون سه موج پیمایش ملی برای سنجش سرمایه اجتماعی در ایران انجام شده است که مقاله حاضر با ارزیابی آنها، به این سؤالات پاسخ داده است: آیا طرحهای سنجش سرمایه اجتماعی کشور به اهداف مذکور دست یافتهاند؟ میتوانند منبعی برای سیاستگذاری باشند؟ مفهوم سرمایه اجتماعی بهدرستی سنجیده شده است؟ بهلحاظ نظری و روشی، چه انتقاداتی میتوان به این طرحها وارد ساخت؟
فیلمهای جشنواره امسال هیچ نشانهای از هویت جامعهی ایران ندارند و فاقد تاریخمندی (Historicity) هستند. فیلم دِرب، تنها فیلم جشنواره است که به بخش بزرگی از جامعه ایران (اجتماعات غیرشهری) اختصاص دارد و اتفاقهای آن در محله و روستا یا شهری کوچک رخ میدهد و نه در شهرهای بزرگ و تودرتوی سازمانها و نهادهای کلان آن. از طرفی حتی یک فیلم -حتی در پسزمینه- نیز در جشنواره چهلم، بازنمای وضعیت بحرانی ایران در دو سال اخیر در خصوص کرونا و تبعات آن نبود و... . موارد فوق و برخی کاستیهای دیگر، که در ساختارها و سازوکارهای سینمایی ما رسوخ کرده و بار دیگر در جشنواره چهلم نمایان شد؛ در این نوشتار مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
دادهها و اطلاعات تولیدشده تا زمانی که در اختیار پژوهشگران برای نگارش تحلیلهای ثانویه و دیگر پژوهشهای کیفی قرار نگیرد، نمیتواند منشأ تصمیمگیری و سیاستگذاری شود. یادداشت حاضر سرمقاله شماره جدید مجله «نمایه پژوهش» است که به تازگی منتشر شده است.
طبق نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، متوسط میزان تماشای ماهواره بعد از عضویت در فیلیمو در میان کاربران این سامانه کاهش داشته است. بر اساس این افکارسنجی در یادداشت حاضر به این مسئله پرداخته شده که VODهای ایرانی چگونه میتوانند در کاهش تماشای ماهواره مفید باشند و سیاستگذاری و نظارت بر VODها بهتر است بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد یا صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران؟