-
فاطمه جواهری
هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی -
سید یاسر جلالی
دکتری سیاستگذاری فرهنگی از دانشگاه خوارزمی
ناسازههای سیاستگذاری فرهنگی در ایران
انواع مختلفی از ناسازگاریها در سیاستگذاری فرهنگی ایران وجود دارد. هدف این نوشتار تحلیل نقش ناسازههای شناختی در ایجاد ناهماهنگی میان محتوای سیاستهای فرهنگی با ارزشها و هنجارهای ذینفعان آن سیاست است. هدف این مقاله ارائه یک مدل پیشنهادی برای مطالعه و تحلیل این قبیل ناسازهها است. با بهرهگیری از روش تحلیل نظری و با تکیه بر رویکردهای شناختی در سیاستگذاری عمومی شامل «پارادایم سیاستگذاری»، «مرجعیت» و «چارچوب ائتلاف حامی» تلاش شده است تا یک چارچوب پیشنهادی برای مطالعه ناسازههای سیاست فرهنگی ارائه شود. بههمیندلیل و بهطورخاص زمینههای اجتماعی شکلگیری ناسازهها در نظام قشربندی جامعه ردیابی شده است، زیرا نظام قشربندی بازنمای تنوعات فرهنگی و ذخائر شناختی متنوع است. تفاوت منابع شناختی و مرجعیتهای فکری سیاستگذاران و ذینفعان سیاستها که حاصل تعلق به قشرهای متفاوت است موجب جهتگیریهای فرهنگی ناسازگار میشود. همچنین نقش گروههای اقتصادی و سیاسی ذینفوذ، لابیگرها و گروههای مرجع نیز بارز است. این واسطهها برخی از مرجعیتها را برای سیاستگذاران برجسته کرده و با تأثیر بر سازمان و ائتلاف سیاستگذاران تلاش میکنند سیاستها را بهسمت منافع خود، هدایت کنند.