نویسنده

  • تصویر علی جنادله

    علی جنادله

    استادیار جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبائی

خانواده در جوامع غربی

مقالۀ «خانواده در جوامع غربی (زوال یا احیا)» را علی جنادله نوشته و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در پاییز 1400 آن را منتشر کرده است.
تصویر خانواده در جوامع غربی

کشورهای غربی پس از جنگ جهانی دوم و به‌ویژه از نیمۀ دوم دهۀ 1950 به بعد، شاهد تغییرات جدی در خانواده و رفتارهای مربوط به آن شدند. البته این بدان معنا نیست که تا پیش از این خانوادۀ غربی بدون تغییر بوده است. بلکه همان‌طورکه فارستنبرگ (2010: 68) خاطر نشان می‌کند، «برخلاف تصور غلط رایج که نظام‌های خانواده غربی تنها در برهه‌های اخیر دچار تغییرات وسیع شده‌اند، شکل و کارکرد خانواده در غرب، تاآنجاکه سوابق در دسترس وجود دارد، همیشه درحال‌تغییر و تحول بوده است. ازدواج، باروری، الگوهای هم‌سکونتی والدین و فرزند، شیوه‌های فرزندپروری، و درواقع هرچه توسط جمعیت‌شناسان و مورخان خانواده قابل‌اندازه‌گیری بوده است، در طول زمان دچار فراز و نشیب بوده است. الگوهای جمعیتی، باورهای فرهنگی و نهادهای اجتماعی و خانواده در پاسخ به تغییر شرایط اقتصادی واکنش نشان داده و خود را با این تغییرات تطبیق داده‌اند. به این معنا، خانوادۀ «سنتی» از گذشته‌ای طلایی برخوردار نیست. اما طی اواخر قرن بیستم، نهاد خانواده، به‌دلایلی که دانشمندان علوم اجتماعی تاکنون به بخشی از آن‌ها پی برده‌اند، دچار تحولاتی اساسی در شکل و کارکرد خود شده است». مجموعه تغییراتی که که امروزه به تبعیت از لستهیگ و وان دکا (1986) تحت عنوان «دومین گذار جمعیتی»[1] شناخته می‌شوند (لستهیگ،1998).

اولین نشانه‌های دومین گذار جمعیتی در دهۀ 1950 ، با افزایش نرخ طلاق به‌ویژه در ایالات متحده آمریکا و کشورهای اسکاندیناوی، مشاهده شد و شانه خالی کردن از تعهد مادام‌العمر به ازدواج با این منطق که «یک طلاق خوب بهتر از یک ازدواج بد است» توجیه می‌شد. از نیمۀ دوم دهۀ 1960 به بعد، باروری از نرخ بالا در «انفجار جمعیتی»[2] رو به افول نهاد،. علاوه‌براین، سن اولین ازدواج، افزایش پیدا کرده و نسبت تجرد روبه‌افزایش نهاد. سپس همباشی[3] پیش از ازدواج فزونی گرفت و ازدواج مجدد پس از طلاق یا فوت همسر، کاهش یافته و در مقابل «همباشی پس از ازدواج»[4] جایگزین آن شد. در دهۀ 1980، موالید ناشی از همباشی حتی از کشورهای اسکاندیناوی فراتر رفته و به بقیۀ اروپای غربی نیز گسترش یافت (لستهیگ،2010: 212). علاوه‌براین، با افزایش تعداد بچه‌های متولد شده خارج از چارچوب ازدواج، چه به صورت همباشی یا مادران مجرد[5]، فرزندآوری و فرزندپروری به میزان بیشتری مستقل از ازدواج شد (گلدشایدر، برنهارت، و لاپگورد، 2015: 207). بدین‌ترتیب ویژگی‌های مشخصه دومین گذار جمعیتی در ارتباط با تغییرات صورت گرفته در تشکیل خانواده، ظهور روندهایی همچون فروپاشی خانواده[6]و افزایش طلاق، افت نرخ باوری[7]، تأخیر در ازدواج و اجتناب از پیوندهای رسمی و در مجموع رویگردانی از ازدواج و در مقابل افزایش همباشی یا زندگی بدون رابطه و افزایش تجرد زیستی و افزایش موالید در پیوندهای توافقی[8] بوده است (لستهیگ،1998: 5؛ گلدشایدر و همکاران،2015: 207). این روندها ابتدا در کشورهایی همچون ایالات متحده و کشورهای اسکاندیناوی، مشهود بودند و سپس به کشورهایی همچون آلمان و کشورهای مدیترانه‌ای نیز گسترش پیدا کردند (اسپینگ-اندرسن و بیلاری،2015: 1).

باتوجه‌به رویکردها و مباحثات مطرح شده توسط صاحب‌نظران علوم اجتماعی (که در ادامۀ مقاله توضیح داده شده‌اند)، دو سؤال عمده در ارتباط با روندهای مربوط به دومین گذار جمعیتی، قابل‌طرح است. سؤال اوّل ناظر به علل و زمینه‌های این دگرگونی‌ها و سؤال دوم ناظر به آینده و سرانجام این تحولات است. در پاسخ به سؤال اوّل، برخی بر ترجیحات ارزشی و نگرشی به‌عنوان علل و زمینه‌های دگرگونی‌های خانواده تأکید کرده‌اند و گروه دیگر، علل و شرایط ساختاری را موردتوجه قرار داده‌اند. متناسب با پاسخ به سؤال اوّل نیز، دو پاسخ متفاوت به سؤال دوم داده شده‌اند. گروهی که بر ترجیحات ارزشی و نگرشی به‌عنوان علل دگرگونی‌های خانواده تأکید می‌کنند، باتوجه‌به گسترش و شدت یافتن مجموعه ارزشی و نگرشی همزاد با دومین گذار جمعیتی، استمرار این روندها و فرسایش یا کاهش خانواده را پیش‌بینی می‌کنند. اما در مقابل، طرفداران تبیین ساختاری، باتوجه‌به شواهد جدیدتر، براین باورند که علی‌رغم گسترش و شدت یافتن مجموعه ارزش‌های همزاد با دومین گذار جمعیتی، به‌دلیل تغییر شرایط ساختاری، شاهد متوقف‌شدن روند تغییرات دومین گذار جمعیتی و حتی معکوس شدن این روندها یعنی اقبال مجدد افراد به تشکیل خانواده و فرزندآوری در برخی کشورها هستیم.

در این مقاله تلاش می‌شود با تکیه بر داده‌های دو پیمایش ارزش‌های جهانی و مطالعۀ ارزش‌های اروپایی، تاحدامکان، این دو دیدگاه موردبررسی قرار گیرند.


[1]. Second demographic transition

[2]. Baby boom

[3]. Cohabitation

[4]. Postmarital cohabitation

[5]. Single mothers

[6]. Union dissolution

[7]. Baby bust

[8]. Consensual unions

294206