-
فاطمه سادات علمدار
دکتری جامعهشناسی -
محمدرضا جوادی یگانه
دانشیار جامعهشناسی دانشگاه تهران -
جبار رحمانی
دانشیار انسانشناسی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم -
علیرضا محسنی تبریزی
دانشیار جامعهشناسی دانشگاه تهران
چکیده:
افراد در زندگی روزمرهشان در موقعیت تعاملی متعدد و متنوعی قرار میگیرند و در هر کدام از این موقعیتها با پست سر گذاشتن فرایندهایی آگاهانه و ناخودآگاهانه تصمیم میگیرند که چه واکنشی نشان دهند. انتخاب کنشی یک کنشگر نوعی، در یک موقعیت تعاملی، به سه عامل اصلی بستگی دارد که عبارتند از: ویژگیهای شخصیتی کنشگر، موقعیت اجتماعی او و پیشینۀ فرهنگیاش.
در این مقاله، ما تلاش میکنیم تا بر مبنای نظریات گارفنیکل و سیکورل در چارچوب اتنومتدولوژی و با استفاده از ابزارهای مشاهدۀ مشارکتی، مصاحبههای نیمهساختاریافته و مطالعات اسنادی، نشان دهیم که ایرانیان در تعاملاتشان با دیگران و در جریان زندگی روزمره، با استناد به کدام پیشینه و منطق فرهنگی تصمیم میگیرند «بیتفاوت» باشند. بههمینمنظور، ابتدا مفهوم بیتفاوتی اجتماعی را از منظر کنشگران ایرانی تعریف کرده و پس از آن بر مبنای یافتههای میدانی و اسنادی، انواع منطق فرهنگی که برای توجیه انتخاب بیتفاوتی مورداستفاده قرار میگیرد را گونهشناسی کردیم. براساس یافتهها، منطق فرهنگی انتخاب بیتفاوتی در قالب سه مسئلۀ فرهنگی اصلی (مسئلۀ تشخص، مسئلۀ مصلحت و مسئلۀ نتیجه) نضج میگیرد. هر کدام از این مسائل، کنشگر را در مواجهه با یک تقابل نمادین فرهنگی قرار میدهند و کنش نهایی برحسب انتخاب هر کدام از این تقابلهای دوتایی سامان میگیرد.
لینک دریافت مقاله از فصلنامۀ انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات