بیان مسئله
مسئلۀ اوقات فراغت و نحوۀ استفاده از آن توسط گروههای مختلف مردم و بهویژه دانشجویان و پیامدهای احتمالی ناشی از آن مبین شیوهای جدید در زندگی بشر امروزی است. پدیدۀ چگونگی گذران اوقات فراغت مانند یک نهاد اجتماعی در جامعه روز به روز اهمیت بیشتری مییابد. اوقات فراغت بهمثابۀ زمان فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اوقات مؤثری است که در فضاهای مختلف و به انحای گوناگون توسط همۀ گروههای اجتماعی مصرف میشود. اما مصرف زمان فراغت و فضاهای فراغتی و صورتهای این مصارف بسیار متنوع است. بنابراین نحوۀ گذران اوقات فراغت و صورتهای متفاوت مصرف آن الگوهایی خاص را پیشِ رو مینهند که از خلال آن میتوان به شکلپذیری تمایزات در اقشار مختلف با نگاهی آسیبشناسانه یا راهبردی توجه کرد. بههمینسبب، روشن است که تغییرات در الگوی فراغتی دانشجویان با روندهای اجتماعی پیوند خورده است و فهم این تغییرات مبنای مناسبی برای تحلیل روند اجتماعی و نیز گذران فراغت به دست میدهد.
معمولاً سه نقش را برای اوقات فراغت برمیشمارند؛ رفع خستگی، تفریح و سرگرمی و ایجاد امکان برای بالابردن سطح معلومات، مشارکت آزاد اجتماعی و پرورش استعدادها. این سه کاربرد با یکدیگر مرتبطند و درواقع اوقات فراغت مجموعهای است که این هر سه بعد و سه جنبه را در خود جمع دارد. تجدید قوا، گریز از ملالانگیزبودن زندگی روزمره، فرار از کارهای تکراری تحمیلی، ترمیم ضایعات عصبی ناشی از زندگی ماشینی، بهدستآوردن نشاط و سرزندگی، ارضای صحیح و مناسب تمایلات پرخاشجویانه افراد، تقویت عواطف نیز از دیگر کاربردهای اوقات فراغت به شمار میروند.
گذران اوقات فراغت اگر بهطورمناسب صورت گیرد از نظر روانشناختی باعث ایجاد تعادل روحی خواهد شد. دراینباره پژوهشهای مختلفی انجام گرفته است که بهعنوان نمونه به پژوهش هوارد تینسلی و باربارا الدرد اشاره میشود. آنان تلاش کردهاند تا تأثیر مشارکت در فعالیتهای مناسب اوقات فراغت را بر برآوردن نیازهای مادی و معنوی انسان و ایجاد تعادل روحی او موردبررسی قرار دهند. برای این منظور 82 فعالیت فراغتی انتخاب و از 3771 نفر در مورد آنها پژوهش به عمل آمده و رابطۀ مشخصی میان برآوردن نیازهای روحی و پرداختن به 12 فعالیت فراغتی تشخیص داده شده است. براساس این پزوهش، گذران اوقات فراغت اگر به نحو مناسب و متناسب با نیازهای صورت گیرد، بر بهداشت روانی تأثیر مثبت خواهد گذاشت.
توجه به این نکته نیز ضروری است که در کنار گذران مثبت اوقات فراغت، گذارن منفی و ناسالم آن نیز وجود دارد که ممکن است به تخریب شخصیت فرد منجر شود و نتایج عکس آنچه که برای گذران صحیح اوقات فراغت گفته شد، ببار آورد. ازاینرو درعینحال از اوقات فراغت بهعنوان یک «مشکل اجتماعی» نیز یاد میشود. چراکه اگر شیوۀ زندگی آدمی بهگونهای باشد که اجازۀ فراغتی پویا و خلاقانه را ندهد یا اگر شیوۀ گذران اوقات فراغت آدمی با ارزشهای فرهنگی در تضاد باشد، مسئلۀ اجتماعی جدیدی در ارتباط با فراغت پدید میآید. بهنظرمیرسد در خصوص زندگی دانشجویی، جنبههای آسیبشناسانۀ اوقات فراغت از اهمیتی مضاعف برخوردار باشد. چراکه زندگی خوابگاهی، مجردی و انزواگزینی، پیشیگرفتن نقش گروه دوستان در برابر نقش خانواده راه را بر الگوهای فراغت خطرساز هموار میسازد. ازسویدیگر مطالعۀ الگوی «اوقات فراغت-درس» بهجای «الگوی اوقات فراغت-کار» میتواند در تقویت و رشد استعدادهای دانشجویان مفید واقع شود. باتوجهبه آنچه گذشت، میتوان به اهمیت و تأثیر نقش اوقات فراغت و نحوۀ گذران آن در میان دانشجویان کشور پی برده و تأثیر مثبت گذران صحیح و مناسب اوقات فراغت و تأثیر منفی گذران نامناسب آن را بر زندگی دانشجویان موردارزیابی قرار داد.
سؤالات پژوهش
الف) سؤالهای اصلی
- دانشجویان اوقات فراغت خود را چگونه سپری میکنند؟
- سبکهای زندگی فراغتی در میان دانشجویان چیست؟
- چه راهکارهایی را میتوان برای طراحی الگوی بهینه اوقات فراغت دانشجویان ارائه داد؟
سؤالهای فرعی
- دانشجویان فراغت خود را در چه زمانها و فضاهایی و با چه وسایل فراغتی میگذرانند؟
- مقولههای گذران اوقات فراغت در میان دانشجویان کشور کدامها هستند و توزیع آنها چگونه است؟
- مقولههای پرمشتری و کممشتری، هر یک چرا و چگونه توزیع شدهاند؟
- بسترهای مناسب و موانع گذران اوقات فراغت مناسب و مطلوب در میان دانشجویان کدامها هستند؟
- انتظارات و ایدئالهای دانشجویان برای گذران اوقات فراغت کدامها هستند؟ سنجبندی آنها به چه صورتی بوده و با کدام یک از سبکهای فراغتی همخوانی دارند؟
- چه تحلیلی میتوان از نحوۀ گذران اوقات فراغت دانشجویان کشور به دست داد؟