-
زهرا مسعودینیا
دکتری مدیریت و برنامهریزی فرهنگی -
علی رشیدپور
دانشیار دانشکده مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان -
رضا ابراهیمزاده
استادیار دانشکده مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان
اقتصاد فرهنگ، تخصیص بهینۀ منابع به تولید و توزیع کالاها و خدمات فرهنگی، از طریق تحلیلهای اقتصادی، متناسب با اهداف فرهنگی است. این پژوهش کیفی، از نوع نظریه برخاسته از دادههاست. افراد با نمونهگیری هدفمند با تنوع حداکثری، از بین صاحبنظران و افرادی که حوزههای گوناگون اقتصاد فرهنگ را علمی یا عملی تجربه کرده بودند، از اصفهان، تهران و قم انتخاب شدند. اطلاعات با مصاحبۀ عمیق، جمعآوری در سه مرحلۀ کدگذاری باز، محوری و گزینشی، به روش استروس و کوربن، تجزیه و تحلیل شد. مهمترین یافتهها عبارتند از:
عوامل علّی: تقویت دانش و ارائۀ نظام جامع فرهنگی، نگاه اقتصادی و فرهنگی به اقتصاد فرهنگ، هزینۀ پایین راهاندازیف مصرف ابداعی فرهنگ و قطع وابستگی دولتها از اقتصاد نفتی.
راهبردها: تدوین سیاستهای کارآمد، گفتمانسازی، بهبود فضای کسبوکار فرهنگی، اصلاح قوانین حق مالکیت و تعهدات اجرایی، مداخلۀ قاعدهمند دولت و واگذاری به بخش خصوصی، قاعدهمند شدن حمایتهای کارشناسیشده، ایجاد پایگاه دادههای دقیق، شریانسازی سالم اقتصادی و شکلگیری بازار، برندسازی شبکهای، شبکهسازی سالم غیردولتی تولید و توزیع، راهاندازی کسبوکارهای کوچک و ایجاد شهرهای خلاق. شرایط مداخلهگر: آشنایی عوامل فرهنگی با روابط اقتصادی و مهارتهای فرهنگی، تبلیغات و آموزش. شرایط زمینهای: نابسامانی واردات و صادرات، تضییع حقوق مادی و معنوی بخش خصوصی و نقش تعیینکنندۀ سرمایهداران و واسطهها و پیامدها: تأثیرات اقتصادی، حفظ، پیشبرد و انتقال فرهنگ، تقویت اقتدار و امنیت و حفظ محیط زیست.