تاکنون سه موج پیمایش ملی برای سنجش سرمایه اجتماعی در ایران انجام شده است که مقاله حاضر با ارزیابی آنها، به این سؤالات پاسخ داده است: آیا طرحهای سنجش سرمایه اجتماعی کشور به اهداف مذکور دست یافتهاند؟ میتوانند منبعی برای سیاستگذاری باشند؟ مفهوم سرمایه اجتماعی بهدرستی سنجیده شده است؟ بهلحاظ نظری و روشی، چه انتقاداتی میتوان به این طرحها وارد ساخت؟