-
سعید شفیعا
صنایعدستی، بهعنوان یک هنرصنعت باریشههای عمیق در فرهنگ و تاریخ ایران، میتواند بهعنوان موتور محرک اقتصادی عمل کند. این هنر با بهرهگیری از مواد اولیه بومی و دانش تجربی، قابلیت ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی را در تمامی مناطق کشور، اعم از شهری، روستایی و عشایری دارد. باتوجهبه ظرفیتهای بالقوه این حوزه، میتوان با توسعه صنایعدستی، گامهای مؤثری در راستای اشتغالزایی و معرفی فرهنگ غنی ایرانی برداشت.
بااینحال، بررسیها نشان میدهد که صنایعدستی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. مشکلات مدیریتی، بیتوجهی سیاستگذاران و ضعفهای نظارتی و حمایتی، مانع از رشد و توسعه این هنرصنعت شده است. بهعنوانمثال، میانگین دوره مدیریتی مدیران صنایعدستی در سالهای اخیر بهشدت کاهشیافته و کمتر از ۲۵ درصد آنها دارای تخصص و تجربه کافی برای هدایت این حوزه هستند. همچنین، نبود آمارهای دقیق و متناقض بین دستگاههای اجرایی، ارزیابی عملکرد و ترسیم مسیر توسعه را دشوار کرده است.
علاوه بر این، نداشتن برنامه مشخص برای بهرهبرداری از ظرفیتهای مجامع بینالمللی و فراموشی روشهای آموزشی استادشاگردی، به از دست رفتن دانش و تجربیات استادان برجسته این حوزه منجر شده است. این مسائل، نیاز به مداخلههای جدی حمایتی و سیاستی را در این حوزه ضروری میسازد.
برای بهبود وضعیت صنایعدستی، پیشنهاد میشود که نظارت مجلس شورای اسلامی بر اجرای قوانین حمایتی و تدوین سند ملی مدیریت زیستبوم صنایعدستی تقویت شود. همچنین، اصلاح قوانین موجود و ایجاد برنامههای آموزشی مؤثر برای انتقال دانش ضمنی از استادکاران به هنرجویان، میتواند به حفظ و توسعه این هنرصنعت کمک کند.
درنهایت، توجه به صنایعدستی نهتنها بهعنوان یک منبع درآمد و اشتغال، بلکه بهعنوان یک بخش مهم از هویت فرهنگی و ملی ما، میتواند به تقویت اقتصاد مقاومتی و امنیت ملی کمک کند. با حمایتهای لازم و ایجاد زیرساختهای مناسب، میتوان آیندهای روشن برای صنایعدستی ایران رقم زد.