کد مطلب: 294536
یکشنبه 13 مهر 1404 14:25
گزارش رصد فرهنگی (84)
انتخابات در ایران همواره بهعنوان یکی از مهمترین مظاهر مردمسالاری و مشارکت عمومی در تعیین سرنوشت کشور شناختهشده است. میزان مشارکت مردم در انتخابات، نهتنها نشاندهندۀ علاقه و دلبستگی آنها به فرآیندهای سیاسی و تصمیمگیری است، بلکه همینطور بازتابی از اعتماد عمومی به سیستم سیاسی و نهادهای انتخاباتی نیز هست. در این گزارش، به تحلیل آماری میزان مشارکت مردم در انتخابات ایران در سالهای گذشته پرداخته و روند و الگوهای موجود بررسیشده است. هدف این مطالعه، ارائۀ دیدگاهی جامع و دقیق از دگرگونیها و تحولات مشارکت مردمی در انتخابات ایران و همچنین شناسایی عواملی که بر این مشارکت تأثیرگذار بودهاند، است.
نمودار 1 بررسی روند تغییرات مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری را نشان میدهد؛ در 5بهمن1358 میزان مشارکت در اولین انتخابات 67.41درصد بوده است و ایندرحالی است که در 11فروردین1358 (11 ماه قبل) همهپرسی نظام جمهوری اسلامی برگزارشده بود، میزان مشارکت 89درصد بوده[1] است و در همهپرسی قانون اساسی که در 12آذر1358 برگزار شده بود، میزان مشارکت مردم 75.23درصد بوده است.[2] به عبارتی در همان سالِ ابتدایی انقلاب، میزان مشارکت در همهپرسی نظام-با99.3درصد رأی آری-14درصد بیشتر از مشارکت در همهپرسی قانون اساسی در همان سال بوده است. اگرچه تفرقههایی که میان گروههای سیاسی و انقلابیون افتاد در این دادهها مؤثر است؛ اما میتوان این فرضیه را هم در نظر داشت که مردم تا سالها میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری را لزوماً ملاکی برای تأیید نظام نمیدانستند.
بررسی تغییر میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری در نمودار 1 نشان میدهد. نخست افزایش مشارکت در زمان پس از شهادت دکتر رجایی و انتخاب آیتالله خامنهای (مدظله) رخ دادهاست و باعث شده تا میزان مشارکت انتخابات در یک سال، بین دوره دوم و سوم ریاستجمهوری،10درصد افزایش پیدا کند. بعدازآن به مدت 3 دوره، مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری روندی نزولی را طی کرده است تا جایی که در سال (72،دورۀ ششم)، انتخاب مجدد آقای رفسنجانی، میزان مشارکت در انتخابات به 50درصد کاهشداده است. یکی از دلایل آن را میتوان ورود به مرحلۀ بعد از جنگ و دشواریهای ناشی از خرابیهای آن دانست. ایندرحالی است که در سال 76، مشارکت حدود 30درصد افزایش پیداکرده و به 80درصد رسیده است. این مشارکت را میتوان نشئتگرفته از تأثیرات فضاهایی دوقطبیای دانست که در تقابل دو جریان سیاسی اصلی در جامعه بهوجود آورده است.
همین مسئله توانست در سال 88 میزان مشارکت را تا 25درصد در مقایسه با دورۀ قبلِخود افزایش دهد و به بیشترین میزان مشارکت در ادوار انتخابات ریاستجمهوری یعنی 84.83درصد برساند. پسازآن و در حواشی ایجادشده، حول صحت و سلامت نهاد انتخابات در کشور، شاهد افول اعتماد به صندوق رأی در کشور هستیم. تا جایی که در مرحلۀ اول انتخابات سال 1403 میزان مشارکت بهکمترین مقدار خود در طول عمر جمهوری اسلامی ایران یعنی حدود40درصد رسیده است و این مقدار در مرحلۀدوم 10درصد افزایشیافته و این اولین روند صعودی مشارکت پس از سال 88 بهحساب میآید.
فرضیههای متفاوتی برای فرازوفرودهای مشارکت در انتخابات مطرح میشود. یکیازآن را میتوان تغییر جمعیت واجدین رأی و راههای نوین مشارکت سیاسی دانست که در پیش روی نسل جدید رأیدهندگان وجود دارد. امروزه با بدنهای از جمعیت واجد شرایطی مواجه هستیم که اعتراض مدنی در فضایمجازی را مؤثرتر از مشارکت در انتخابات میداند. نمودار 2 نشاندهندۀ جمعیت مشارکتکننده در انتخابات ریاستجمهوری ایران در ادوار مختلف است. متناسب با افزایش جمعیت کشور؛ جمعیتی که واجد شرایط شرکت در انتخابات هستند نیز افزایش داشته و 3 برابر شده است. در سال 58 مشارکت بهطور تقریبی 27درصد بیشتر از سال 1403 بوده است، اما جمعیتی که در سال 1403 در انتخابات مشارکت کردهاند 10 میلیون از جمعیت مشارکتکننده در سال 58 بیشتر بوده است. امروزه برای اینکه مشارکت به 50درصد برسد باید 30 میلیون نفر را متقاعد کرد که مشارکت لازم و ضروری است، درحالیکه در سالهای ابتدایی انقلاب با افراد کمتری مواجه بودیم.
نمودار 3 نشاندهندۀ میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری در ایالاتمتحدۀآمریکا است. در سال 1980 میلادی (1358) میزان جمعیت واجد شرایط، برای رأی دادن در سال 1980، حدود 159 میلیون نفر بوده است که این میزان در سال 2020 میلادی به 239 میلیون نفر رسیده و به عبارتی این جمعیت 1.57 برابر شده است. این درحالیاست که میزان جمعیت واجد شرایط رأی دادن 3 برابر شده است.
میزان مشارکت در ایالاتمتحده در مقایسه با مشارکت در ایران از یک ثبات نسبی برخوردار بوده و روندی صعودی را طی کرده است. تاجایی که از سال 1980 میلادی از 54درصد به بیشترین میزان خود، یعنی حدود 70درصد در سال 2020 رسیده و 16درصد افزایشیافته است. در بعضی از ادوار میزان دگرگونیهای مشارکت در ایران حدود 30درصد نیز بوده است.
باتوجهبه تمامی مواردی که به آن اشاره شد، از مهمترین سؤالاتی که در زمان انتخابات جزو اولویتهای افکار عمومی و کارشناسان قرار میگیرد، پیشبینی میزان مشارکت در انتخابات و عوامل مؤثر بر آن است. در ادامه این گزارش تلاش دارد تا به بعضی از عوامل مؤثر بر مشارکت در انتخابات 4 دهۀ اخیر بپردازد.
یکی از نکتههای که میتوان بررسی کرد، میزان پراکندگی استانی مشارکت در انتخابات است. در نمودار 4 در مرحله اول انتخابات ریاستجمهوری سال 1403، بیش از میزان مشارکت برای استانهای خراسان جنوبی، یزد و قم بوده و کمتر از میزان مشارکت برای استانهای کردستان، خوزستان و کرمانشاه است. در مرحلۀ دوم انتخابات، بیشترین میزان مشارکت مختص استانهای خراسان جنوبی، یزد و اردبیل بوده و کمترین مشارکت برای استانهای کردستان، تهران و خوزستان است.
میزان تغییر در مشارکت دور دوم بر اساس استانها در نمودار 5 نشان دادهشده است. استان آذربایجان شرقی، اردبیل و کهگیلویه و بویراحمد بیشترین میزان افزایش مشارکت را در دور دوم داشتهاند. بعضی از تحلیلها این افزایش مشارکت را ناظر بهرأیهای قومیتی دانستهاند.
نمودار 6 مقایسۀ مشارکت استانها در انتخابات ریاستجمهوری سال 96، 1400 و مرحله اول انتخابات 1403 را نشان میدهد. مشارکت در انتخابات سال 96 بیشتر برای استانهای یزد، مازندران و خراسان جنوبی بوده و مشارکت کمتر برای استانهای کردستان، لرستان و تهران است. همچنین میزان در انتخابات 1400، استانهای خراسان جنوبی، خراسان شمالی و ایلام مشارکت بیشتر را داشته و تهران، کردستان و البرز مشارکت کمتر را داشته است.
نمودار 7 نشاندهندۀ میزان مشارکت در دو دورۀ اخیر انتخابات مجلس است. در انتخابات مجلس سال 98، استانهای کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی و ایلام مشارکت بیشتر و تهران، البرز و کردستان مشارکت کمتر را داشتند. در انتخابات مجلس 1402، مشارکت بیشتر برای استانهای کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی و گلستان بوده و مشارکت کمتر مشابه دور قبل، مختص استانهای تهران، البرز و کردستان بوده است.
همانطور که نمودار 8 نشانمیدهد، کاهش مشارکت بیشتر در انتخابات مجلس 1402 در مقایسه با سال 98، مختص استانهای سیستان و بلوچستان، ایلام و خراسان شمالی بوده است. به عبارتی در سال 1402 مشارکت انتخابات مجلس در استان سیستان و بلوچستان 17.5درصد نسبت به سال 98 کاهشیافته است.
جدول 1 نشاندهندة بیشترین و کمترین میزان مشارکت استانها در دورههای اخیر انتخابات ریاستجمهوری و دو دوره اخیر انتخابات مجلس است. در بین استانهای دارای بیشترین مشارکت، خراسان جنوبی و در بین استانهای دارای کمترین مشارکت، کردستان در انتخابات اخیر مجلس و ریاستجمهوری همواره حضورداشتهاند.
جدول 1: استانهای دارای کمترین و بیشترین مشارکت در انتخابات اخیر
دوره انتخابات |
کاندیدای منتخب |
استانهای دارای بیشترین مشارکت |
استانهای دارای کمترین مشارکت |
1396- دوره دوازدهم |
حسن روحانی |
یزد، مازندران و خراسان جنوبی |
کردستان، لرستان و تهران |
1400-دوره سیزدهم |
ابراهیم رئیسی |
استانهای خراسان جنوبی، خراسان شمالی و ایلام |
تهران، کردستان و البرز |
1403-دوره چهاردهم-مرحله اول |
سعیدجلیلی-مسعود پزشکیان |
خراسان جنوبی، یزد و قم |
کردستان، خوزستان و کرمانشاه |
1403-دوره چهاردهم-مرحله دوم |
مسعود پزشکیان |
خراسان جنوبی، یزد و اردبیل |
کردستان، تهران و خوزستان |
1398-انتخابات یازدهمین دوره مجلس |
- |
کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی و ایلام |
تهران، البرز و کردستان |
اسفند 1402-انتخابات دوازدهمین دوره مجلس |
- |
کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی و گلستان |
تهران، البرز و کردستان |
یکی دیگر از نکات شایانتوجه، میزان مشارکت ایرانیان خارج از کشور است. مطابق آمار سخنگوی ستاد انتخابات کشور، میزان مشارکت ایرانیان خارج از کشور در انتخابات سال 1403 نسبت به سال 1400، 4 برابر افزایش جمعیت رأی داشته است[6]. اگرچه این عدد بهتنهایی معیار مناسبی برای سنجش محسوب نمیشود و باید مواردی همچون میزان افزایش جمعیت مهاجران ایرانی و همچنین ممانعت بعضی از کشورها در اخذ رأی ایرانیان مهاجر در آنها را، نیز در نظر گرفت.
نمودار 9 نشاندهندۀ میزان آرای باطله در دورههای اخیرِ انتخابات ریاستجمهوری است. درصد آرای باطله در دورۀ سیزدهم بیشترین میزان خود، یعنی 13درصد را داشته است. بعضی معتقدند که آرای باطله نمادی از اعتراض به سبک تأیید صلاحیتهاست. در سال 1400 آرای باطله پس از رئیسجمهور منتخب، میزان بیشتر را داشته و از آرای سایر کاندیدها بیشتر بوده است.
مؤلفههای زیادی بر میزان مشارکت مردم در انتخابات تأثیرگذار هستند. یکیازاین مؤلفههای مهم، تغییر اقتصادی و وضعیت معیشتی افراد جامعه است. بهبود یا وخامت شرایط اقتصادی میتواند انگیزۀ مردم را برای شرکت در انتخابات و حمایت از برنامهها و کاندیداهای مختلف تحت تأثیر قرار دهد.
نمودار 10 رابطۀ روند درصد مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری و تورم را بررسی میکند. از دورۀ پنجم تا دورۀ دهم رابطۀ میان دگرگونیهای تورم و میزان مشارکت، رابطۀ مستقیم بوده است. مثلاً در فاصله دورۀ ششم انتخابات تا هفتم ، تورم 14.4درصد افزایشیافته و مشارکت هم 29.2درصد افزایشیافته است؛ اما از دورۀ دهم انتخابات این روند تغییر کرده و در دورۀ اخیر کاملاً برعکس شده است. به شکلی که بین دوره دوازدهم تا چهاردهم، مشارکت 33.4درصد کاهش و تورم 29.6درصد افزایشیافته است. شاید بتوان این موضوع را بر اساس نگاه جامعه به صندوق رأی نیز تحلیل کرد. مثلاً تا دورۀ دهم حتی با افزایش تورم، صندوق رأی، راهحلی برای انتخاب و تغییر شرایط بهحساب میآمده، اما پسازآن نگاه به انتخابات و مرجع دگرگونیهای اقتصادی آن عوضشده است. براین اساس، تغییر شرایط اقتصادی و تغییر دیدگاه نسبت به نقطۀ اثر بودن انتخابات، منجر شده که جامعه نسبت به حضور در آن بیتفاوت بشوند.
تحلیل تغییر مشارکت تنها بر اساس مؤلفههای اقتصادی، اشتباه است و برای بررسی دقیقتر باید مسائل فرهنگیواجتماعی را هم در نظر گرفت.
یکی دیگر از، مؤلفههایی که مؤثر بر مشارکت مطرح میشود، نحوۀ تأیید صلاحیت شورای نگهبان است. کما اینکه این فرضیه مطرح میشود که علت کاهش چشمگیر مشارکت در انتخابات در دوره سیزدهم، شکل نگرفتن دوقطبی اصولگرا و اصلاحطلب در جامعه بوده است. افزایش 10درصدی، دوره دوم انتخابات ریاستجمهوری سال 1403 نشان داد که بخشی از کاهش مشارکت بهدلیل این مسئله است.
نمودار 11 شاخص بیتفاوتی را برحسب تصمیم بهمشارکت نشان میدهد. این دادهها بر اساس نظرسنجی مجموعۀ شناخت، حدود یک ماه پیش از انتخابات گرفتهشده است. برایناساس، بهطور تقریبی یکسوم پاسخدهندگان معتقدند که فرقی نمیکند چه کسی رئیسجمهور باشد. محمدرضا جوادییگانه[7] معتقد است این مسئله ناشی از وضعیت «دو جامعهای شده»
که چه کسی رئیسجمهور شود و یکی از دلایل این وضعیت را این میدانند؛ که نمایندهای که توانایی نمایندگی جامعه دوم، را داشته باشد شرایط مندرج برای ثبتنام را ندارد.(جوادی یگانه، 1403)
همچنین بررسی این دادهها، شاخص بیتفاوتیِهمبستگی با نبود تمایل به شرکت در انتخابات را نشان میدهد. به عبارتی 61درصد افرادی که قصد شرکت در انتخابات را نداشتند، بر ایشان تفاوتی نمیکرد که چه فردی رئیسجمهور بشود. حالآنکه این میزان در بین کسانی که قصد مشارکت در انتخابات رادارند به 11درصد کاهشیافته است.
جدول 2 آخرین نظرسنجی ایسپا در آبان1403 است؛ بهصورت دقیقتری به دلایل، نبود مشارکت در انتخابات پرداخته است. همانطور که نشانمیدهد یکی از پررنگترین دلایل نبود مشارکت «اعتقاد نداشتن به تأثیرگذاری انتخابات و ناکارآمدی در سطح حکمرانی» ذکرشده است. در گزارش رفتار رأیدهی نیز نشان دادهشده که 82درصد رأی ندهندِهای مزمن به اینگزینه که «نظر مردم عادی برای مسئولین اهمیتی دارد»، اعتقاد ندارند.
جدول 2: دلایل کسانی که «بههیچعنوان شرکت نمیکنند.»، منبع: ایسپا،. آبان 1403
گزینهها |
درصد برحسب پاسخگویان |
تاثیرگذاری نبودن انتخابات |
20.9 |
فساد و نداشتن صداقت مسئولین |
20 |
نداشتن علاقه و تمایل به شرکت در انتخابات |
18.7 |
وضعیت نامطلوب اقتصادی و معیشتی |
7.5 |
اوضاع نابسامان کشور |
5.9 |
نبود اعتماد به انتخابات |
3.6 |
نبود آگاهی و اطلاع کافی |
2.2 |
نبود صلاحیت کاندیداها |
1.7 |
قبول نداشتن نظام (جمهوری اسلامی) |
1.6 |
سایر |
3.6 |
بیپاسخ |
14.3 |
همانطور که دلایل مشارکت نداشتن بررسی شد، «وضعیت نامطلوب اقتصادی و معیشتی»، یکی دیگر از مسائل تعیینکننده در تصمیم نبود مشارکت مردم بهحساب میآید. این مسئله در بعضی از نظرسنجیهای مشابه نیز تکرار شده است. همچنین بررسی انتظارات افراد نسبت به عملکرد رئیسجمهور آینده مؤید این نکته است که تغییر اقتصادی یکی از دغدغههای مهم مردم بهحساب میآید. نمودار 12 اولویتبندی انتظارات مردم نسبت به رویکرد اصلی رئیسجمهور را نشان میدهد.
نمودار 13 نشاندهندۀ رتبهبندی استانهای کشور ازنظر محرومیت هست که بر اساس گزارش پایش فقر، سال 1400 تهیهشده است. مطابق این دادهها در استانی مانند سیستان و بلوچستان که محرومترین استان کشور بهحساب میآید، نرخ فقر بالاتر از 50درصد است و بهعبارتیدیگر بیش از نصف جمعیت استان، کمتر از خط فقر محاسبهشده مخارج داشتند.[8] یکی از مسائلی که مطرح است، رابطۀ محرومیت در استانها و تأثیر آن بر مشارکت مردم است.
رتبه مشارکت دو استانهای سیستان و بلوچستان و خراسان شمالی بهعنوان محرومترین استانهای کشور نشان دادهشده است. سال 96 میزان مشارکت در سیستان و بلوچستان، 75درصد بوده است که 72درصد مشارکتکنندگان به آقای حسن روحانی رأی دادهاند. در سال 1400، میزان مشارکت در این استان 63درصد بوده و جزو استانهایی با مشارکت بالا بهحساب میآید. لازم به ذکر است که 61درصد از رأیدهندگان به شهید ابراهیم رئیسی که رقیب دورۀ قبل آقای حسن روحانی بودند، رأی دادند. همچنین در سال 1403، اگرچه که رتبۀ این استان در مشارکت کاهشیافته اما میزان مشارکت همچنان از میانگین مشارکت کشوری بیشتر بوده و 69درصد رأیدهندگان به مسعود پزشکیان رأی دادهاند.
این موضوع نشان میدهد که لزوماً نمیتوان رابطۀمعکوسی میان میزان مشارکت و محرومیت در این استانها پیدا کرد. و میتوان اینطور استدلال کرد که در این استانها برخلاف محروم بودن، صندوق رأی همچنان بهعنوان مرجعی برای تغییر اوضاع بهحساب میآید.[9] ایندرحالی است که در استانی مانند تهران که طبق پایش فقر، پایینترین محرومیت را دارد، عموماً جزو استانهای دارای مشارکت پایین است؛ که دلیل آن را میتوان مدل نگرش مردم این استان به صندوق رأی و انتخابات دانست.
جدول 3: رتبۀ میزان مشارکت محرومترین استانهای کشور
استان |
سال |
رتبه میزان مشارکت بین استانها |
سیستان و بلوچستان |
1396 |
17 |
1400 |
4 |
|
1403-دور اول |
21 |
|
1403-دور دوم |
18 |
|
خراسان شمالی |
1396 |
6 |
1400 |
2 |
|
1403-دور اول |
12 |
|
1403-دور دوم |
13 |
اندیشمندان، عوامل زیادی را مؤثر بر الگوی انتخاب رأیدهندگان میدانند. ازجملۀ آنان میتوان به آرای قومیتی اشاره کرد.
در خصوص انتخابات ریاستجمهوری 1403 نیز تأکید زیادی بر این موضوع شد. نمودار 14 نیز تا حدودی مؤید این نکته هست که مسعود پزشکیان سابقۀ نمایندگی مجلس از طرف آذریزبانان کشور را داشته و خود نیز آذری است و موفق شده بیشترین آرا را در شهرهای آذریزبان مثل آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل کسب کند. این در حالی است که سعید جلیلی بیشترین آرا را در استانهای قم، خراسان جنوبی و کرمان کسب کرده است.
برای فهم این مسئله که آرای قومیتی چقدر در انتخاب رأیدهندگان 1403 مؤثر بوده است، میتوان نگاهی به مدل رأیدهی در انتخابات قبل انداخت. نمودار 7 نشاندهندۀ پراکندگی استانی آرای آقای حسن روحانی و شهید ابراهیم رئیسی است. در انتخابات سال 96، حسن روحانی بیشترین درصد آرای کرمانشاه، سیستان و بلوچستان و کردستان را کسب کرده و شهید ابراهیم رئیسی بیشترین درصد آرای خراسان جنوبی، خراسان رضوی و خراسان شمالی را به دست آورده است. همچنین در سال 1400 درصد آرای شهید ابراهیم رئیسی در استان خراسان جنوبی، قم و کرمان بیشتر از سایر استانها بوده است.
در سال 96 سابقۀ فعالیت شهید آیتالله ابراهیم رئیسی در خراسان مؤثر بوده و حالآنکه سمنان بهعنوان استان محل تولد آقای حسن روحانی و سابقۀ یک دوره عضویت مجلس از این استان، جزو استانهایی است که بیشترین رأی را به حجتالاسلام ابراهیم رئیسی اختصاص داده است و این مثال نقضی است برای گزارهای که اهلیت کاندیدا در استانی را دلیل رأیدهی مردم استان به آن نامزد میداند؛ اما میتوان استدلال کرد که صبغۀ کاری موفق در یک استان میتواند به شناخته شدن فرد و همچنین رأی آوری وی کمک کند. کما اینکه خراسان بهعنوان محل کاری حجتالاسلام رئیسی و آذربایجان بهعنوان محل خدمت دکتر پزشکیان در صدر استانهای پر رأی به این افراد بودهاند. همچنین تعصب دینی و عقیدتی را نیز میتوان مؤلفۀ مؤثری در الگوی رأیدهی استانها دانست. کما اینکه بسیاری، اعتقادات دینی مردم قم و یا یزد و خراسان به مسئله حجاب را عامل مؤثری بر انتخاب آقای سعید جلیلی دانستهاند.
مطابق پیمایش ملی رفتار رأیدهی رصد فرهنگی کشور که در بهمن 1402 منتشرشده، ویژگی و نگرش کسانی که رأی ندادهاند بررسیشده است. در این گزارش دودسته رأی نداده مشخصشده است؛ رأی نداده مزمن، افرادی هستند که در انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 شرکت نکردهاند و در هیچکدام یا تنها 1 انتخابات از 3 انتخابات ریاستجمهوری پیشین شرکت کردهاند و رأی داده غیر مزمن، افرادی هستند که در انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 شرکت نکردهاند و در 2 یا 3 انتخابات ریاستجمهوری پیشین شرکت کردهاند.
همانطور که در نمودار 16 نشان دادهشده است، میزان رأی ندادهها در کلانشهرها 58درصد بوده و میزان رایندادههای مزمن در کلانشهرها، حدود 3 برابر این میزان در روستا و 1.5 برابر شهرهاست. به عبارتی حداقل 28درصد ساکنان کلانشهرها حتی قصدی برای مشارکت ندارند، این میزان در بسیاری از دادههای مشارکت ادوار انتخابات کلانشهر تهران مشاهدهشده است.
نمودار 16 نشاندهندۀ رابطۀ رفتار رأیدهی و میزان تحصیلات است. مطابق آن، با افزایش تحصیلات، میزان رأیدهنده کاهشیافته و بر رأی نداده مزمن افزوده میشود.
میتوان اینطور در نظر گرفت که با افزایش تحصیلات، راههای اعتراض مدنی بیشتر بهسمت مشارکت سلبی و یا انفعال خواهد رفت. کما اینکه در نمودار 17 نشان دادهشده است که 85درصد رأیدهندههای مزمن، رأی ندادن را راهی برای بیان اعتراض میبینند.
یکی از مسائل جالبتوجه، بررسی سن رأیدهندههاست. نمودار 18 نشاندهندۀ میزان مشارکت در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری 1403 به تفکیک سن مشارکتکنندگان است. برایناساس سنین 18 تا 25 سال مشارکت کمتر را و سنین 65تا75 سال مشارکت بیشتر را داشتهاند. همانطور که اشاره شد مسائل رفاهی و اشتغال و همچنین نبود اعتماد به کارآمدی ساختار حکمرانی و صندوق رأی بهعنوان نقطۀ تغییر از مهمترین عواملی است که میتواند مانع مشارکت جوانان شود.
همچنین از تأثیر زیست مجازی و جهانیشدن نباید غافل شد. نمودار 19 نشاندهندة سنین مشارکتکنندگان در انتخابات آمریکاست. نکتۀ درخورتوجه آن است که میزان مشارکت جوانان 18تا29 سال در این کشور نیز نسبت به سایر سنین مقدار کمتری دارد.
یکی از پر انتشارترین مطالب در نزدیکی انتخابات، دادههایی است که بر اساس نظرسنجیها و یا پایش فضای مجازی منتشرشده و میزان مشارکت یا آرای کاندیداهای انتخابات را پیشبینی میکند. در انتخابات ریاستجمهوری سال 1403 بسیاری از مجموعهها سعی کردند که پیشبینیای نسبت به نتایج انتخابات داشته باشند.
نمودار 20 نشاندهندۀ درصد خطای پیشبینی نظرسنجیهای بعضی از مراکز آماری، نسبت به مشارکت در انتخابات دور اول و دوم ریاستجمهوری سال 1403 است. در دور اول خطای پیشبینی بیشتری برای مجموعه «پرسش» است، حالآنکه در دور دوم این مجموعه نزدیکترین پیشبینی را به نتیجۀ انتخابات داشته و تنها با 1.8درصد خطا نتیجۀ مشارکت را بررسی کرده است.
کارشناسان دلایل متفاوتی برای خطاهایی که در نظرسنجیها پیشآمده ارائه کردهاند. ازجملۀ آنها میتوان به شهادت رئیسجمهور و فرآیند ناگهانی انتخابات در این زمان اشاره کرد که باعث شد مردم فرصت کافی برای بهاجماع رسیدن را نداشته باشند و این موضوع بر تعداد مُرددین و دامنة تردید افزود. البته برخی از کارشناسان معتقدند در بسیاری از مواقع اعداد معیار کافی و مطلقی برای بررسی رفتار رأیدهی نیست و برای فهم و تصحیح اعداد باید به سراغ تحلیلهای کیفی روانشناختی و جامعهشناختی مقادیر رفت. همچنین بعضی از تحلیلگران در نظر نگرفتن میزان افرادی که حاضر نیستند به پرسشگران در خصوص تصمیمهایشان بر شرکت در انتخابات و یا رایشان پاسخ بدهند و این دو معیار را عامل مؤثری در خطای نظرسنجیها دانستند و حتی آنها را 40درصد جامعه میدانستند.
اگرچه که بررسی دادههای موج ششم نظرسنجی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات از مردم دربارۀ انتخابات ریاستجمهوری که در هفته دوم تیر1403انجامشده است، نشان میدهد که از بین مراجعه شدهها برای نظرسنجی، 27درصد افراد حاضر به همکاری با پرسشگران نشدهاند. این میزان در دو موج دیگر نظرسنجی نیز همین مقدار بوده است.